واژگان سطح مبتدی - اقدامات و حالت‌ها

در این درس، کلمات مربوط به اقدامات و حالات، از جمله افعال رایج و شرایط، بررسی می‌شوند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان سطح مبتدی
hacer [فعل]
اجرا کردن

انجام دادن

Ex:

من همیشه تمام تلاشم را می‌کنم تا کمک کنم.

vivir [فعل]
اجرا کردن

زنده بودن

Ex:

زندگی کردن، من از تو مراقبت خواهم کرد.

comer [فعل]
اجرا کردن

خوردن

Ex:

خوردن خوب برای سلامتی مهم است.

beber [فعل]
اجرا کردن

نوشیدن

Ex:

بچه‌ها دوست ندارند شیر داغ بنوشند.

dormir [فعل]
اجرا کردن

خوابیدن

Ex:

ما در یک تخت راحت می‌خوابیم.

escuchar [فعل]
اجرا کردن

گوش کردن

Ex:

من دوست دارم هنگام راه رفتن به پادکست‌ها گوش کنم.

hablar [فعل]
اجرا کردن

حرف زدن

Ex:

صحبت کردن خیلی سریع و قابل درک نیست.

ver [فعل]
اجرا کردن

دیدن

Ex:

به دلیل مه نمی‌توانستم چیزی ببینم.

comprar [فعل]
اجرا کردن

خریدن

Ex:

کجا می‌توانم بلیت کنسرت را بخرم ؟

jugar [فعل]
اجرا کردن

بازی کردن

Ex:

بازی می‌کند تمام روز با سگش.

ser [فعل]
اجرا کردن

بودن

Ex:

خانه بزرگ و قدیمی است.

estar [فعل]
اجرا کردن

بودن

Ex:

ما این هفته مشغول هستیم.

tener [فعل]
اجرا کردن

داشتن

Ex:

آنها سه فرزند دارند.

gustar [فعل]
اجرا کردن

دوست داشتن

Ex:

آیا آن‌ها ورزش‌ها را دوست دارند ؟

usar [فعل]
اجرا کردن

استفاده کردن

Ex:

ما قیچی را برای بریدن کاغذ استفاده می‌کنیم.

necesitar [فعل]
اجرا کردن

نیاز داشتن

Ex:

ما الان به آن نیاز نداریم.

poder [فعل]
اجرا کردن

توانستن

Ex:

من نمی‌توانم کلیدهایم را پیدا کنم.

saber [فعل]
اجرا کردن

دانستن

Ex:

ما چیزهای زیادی در مورد تاریخ اسپانیا می‌دانیم.

sentir [فعل]
اجرا کردن

حس کردن

Ex:

او بافت خشن سنگ را احساس کرد.

poner [فعل]
اجرا کردن

گذاشتن

Ex:

او غذا را در یخچال گذاشت.

coger [فعل]
اجرا کردن

گرفتن

Ex:

بردار این کتاب را از قفسه.