to receive or come to have something
دریافت کردن
او یک پاداش غیرمنتظره در محل کار دریافت کرد.
در اینجا شما واژگان از واحد 11 - 11A در کتاب درسی Face2Face Elementary را پیدا خواهید کرد، مانند "شغل"، "حرکت"، "دوره"، و غیره.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
to receive or come to have something
دریافت کردن
او یک پاداش غیرمنتظره در محل کار دریافت کرد.
the work that we do regularly to earn money
شغل
او از کار خود لذت میبرد زیرا به او اجازه میدهد خلاق باشد.
healthy and strong, especially due to regular physical exercise or balanced diet
تندرست
پزشکان اغلب ورزش منظم و رژیم غذایی سالم را برای حفظ تناسب اندام و پیشگیری از بیماری توصیه میکنند.
to experience a specific condition, state, or action
شدن
او با تحقیق در مورد شرکت برای مصاحبه آماده شد.
to do a job or task, usually for a company or organization, in order to receive money
به شغلی مشغول بودن
هر دو خواهر و برادر من کار تمام وقت میکنند.
needing a lot of skill or effort to do
سخت
یادگیری نواختن پیانو در سطح حرفهای سخت است و به سالها تمرین نیاز دارد.
to a smaller amount, extent, etc. in comparison to a previous state or another thing or person
کمتر
او پس از عمل جراحی کمتر واضح صحبت کرد.
to be deprived of or stop having someone or something
از دست دادن
او در نتیجه انفجار بلند شنوایی خود را از دست داد.
the heaviness of something or someone, which can be measured
وزن
وزن کیسه 10 کیلوگرم است.
a period of time away from home or work, typically to relax, have fun, and do activities that one enjoys
تعطیلات
گذراندن تعطیلات در کوهستان راهی عالی برای فرار از شهر و استراحت است.
to undergo or experience something
چیزی را داشتن یا تجربه کردن
آنها در تطبیق با شهر جدید مشکلاتی داشتند.
the feeling of enjoyment or amusement
خوشی
سفر ما به باغ وحش پر از سرگرمی و هیجان بود.
to perform an action that is not mentioned by name
انجام دادن
فردا چه میکنی؟
an electronic device that stores and processes data
کامپیوتر
او نرمافزار کامپیوتر را برای عملکرد بهتر ارتقا داد.
a series of lessons or lectures on a particular subject
دوره (درسی)
او یک دوره عکاسی را به پایان رساند تا مهارتهای دوربین خود را بهبود بخشد.
a mental or physical activity that helps keep our mind and body healthy
ورزش
او به دلیل وضعیت قلبی خود از ورزش شدید خودداری میکند.
to end a particular action or activity for a short period of time to do something else
توقف کردن
او مطالعه را متوقف کرد تا استراحت کوتاهی داشته باشد.
the days of the week, usually Saturday and Sunday, when people do not have to go to work or school
آخر هفته
من دوست دارم در آخر هفته دیر از خواب بیدار شوم و دیر صبحانه بخورم.
the habit or act of breathing the smoke of a cigarette, pipe, etc. in and out
استعمال دخانیات
سیگار کشیدن یکی از علل اصلی سرطان ریه و سایر شرایط جدی سلامت است.
to change your position or location
حرکت کردن
او به سرعت حرکت کرد تا از برخورد با شیء در حال سقوط اجتناب کند.
a piece of land with a government of its own, official borders, laws, etc.
کشور
کانادا یک کشور وسیع است که به دلیل مناظر خیرهکننده و مردم دوستانهاش شناخته شده است.
a building where people live, especially as a family
خانه
او دوستانش را به خانه خود برای جشن تولد دعوت کرد.
to put food into the mouth, then chew and swallow it
خوردن
آنها از خوردن پیتزا در شبهای جمعه لذت میبرند.
containing sugar or having a taste that is like sugar
شیرین
او طعم شیرین توت فرنگی تازه را دوست دارد.
a sweet dessert made from flour, sugar, eggs, cocoa powder, and other ingredients, typically served in slices
کیک شکلاتی
او یک کیک شکلاتی خوشمزه برای جشن تولد پخت.
a personal goal or promise made at the beginning of the year to improve oneself or achieve something
تصمیم سال نو
تصمیم سال نو او ورزش منظم است.