بدون مشکل
بهروزرسانی نرمافزار به راحتی و بدون خطا نصب شد.
در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به قیدهای شیوه را که برای آزمون عمومی آیلتس ضروری هستند، یاد خواهید گرفت.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
بدون مشکل
بهروزرسانی نرمافزار به راحتی و بدون خطا نصب شد.
مشتاقانه
طرفداران با اشتیاق بلیطها را در لحظهای که به فروش رفت خریداری کردند.
به شیوهای بسیار محتاطانه
راننده با احتیاط در جاده یخی رانندگی کرد.
بااطمینان
ورزشکار با اطمینان اولین نفری بود که از خط پایان عبور کرد.
بهآرامی
دکتر با آرامش بیمار نگران را اطمینان داد.
باهیجان
او با هیجان به دوستش آن طرف اتاق دست تکان داد.
صبورانه
آنها قطعی برق را با صبر و شکیبایی با شمعها و بازیهای رومیزی تحمل کردند.
بااشتیاق
جمعیت با اشتیاق کف زدند در حالی که سخنران یک سخنرانی الهامبخش ایراد میکرد.
باملایمت
معلم با مهربانی دانشآموز خجالتی را تشویق کرد تا صحبت کند.
بهطرز ماهرانهای
او با شوخطبعی موقعیت تنشآلود را ماهرانه خنثی کرد.
به نحو بسیار جسورانهای
او با شجاعت در برابر قلدری که دوستش را آزار میداد ایستاد.
مضطربانه
تماشاگران با عصبانیت منتظر بالا رفتن پرده بودند.
بازیگوشانه
بچه گربه به ریسمان بازیگوشانه ضربه زد.
بامهربانی
او با توجه برای همه در تیم قهوه آورد.
باعجله
او قبل از رفتن به جلسه یادداشت را با عجله نوشت.
بانگرانی
او با اضطراب خارج از اتاق اورژانس منتظر ماند.
باتنبلی
او تنبلانه تماشا میکرد که دیگران کار سخت را انجام میدهند.
شجاعانه
او با وجود درد شجاعانه به راه رفتن ادامه داد.
باقاطعیت
او قطعیترین گزینه را برای پروژه انتخاب کرد.
عجولانه
راننده بیپروا چراغهای راهنمایی را نادیده گرفت، که منجر به یک برخورد نزدیک در تقاطع شد.
بهطرز ناجور
او بهطور ناشیانه روی یخ لیز خورد، سعی میکرد تعادلش را دوباره به دست آورد.
بهسرعت
پیشرفتها در پزشکی به سرعت در حال وقوع است.
بدون توجه به جزئیات
نجار لبهها را تقریباً سنباده زد، که به میز چوبی ظاهری فرسوده و قدیمی داد.
خلاقانه
آشپز خلاقانه آشپزی کرد، با طعمها آزمایش کرد تا غذاهای نوآورانه ایجاد کند.
بهطور اتفاقی
به دانشآموزان صندلیهایی به صورت تصادفی در کلاس اختصاص داده شد.
به شیوهای طعنهآمیز
دانش آموز با طعنه از دستورالعمل های گیج کننده تعریف کرد.
سادهلوحانه
گردشگران بیگناهانه به یک منطقه محدود شده سرگردان شدند.
صادقانه
خدمتکار وفادارانه منتظر بازگشت اربابش بود.
با بیوفایی
او بی وفایی در امتحان تقلب کرد با استفاده از مواد غیرمجاز در طول آزمون.
بیادبانه
آنها بیادبانه از کنار همه در صف رد شدند.
بیرحمانه
او به طور سادیستی مجازات را فراتر از آنچه لازم بود طولانی کرد.
باخوشحالی
او با خوشحالی خندید وقتی خبر خوب را شنید.
با شور و شوق
آنها با اشتیاق از جنبش برابری حمایت کردند.
بهطور مبهم
طرح کلی رشته کوه به طور مبهم در افق دور نمایان شد.
بامهربانی
بازیگر مهربانانه برای تمام جمعیت بعد از نمایش امضا کرد.
بهطور مداوم
او پافشاری برای حفاظت از محیط زیست کرد.