کتاب 'فور کرنرز' 4 - واحد 7 درس D

در اینجا واژگان از واحد 7 درس D در کتاب درسی Four Corners 4 را پیدا خواهید کرد، مانند "رباتیک"، "تخمین"، "امیدوارکننده" و غیره.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
کتاب 'فور کرنرز' 4
once upon a time [عبارت]
اجرا کردن

روزی روزگاری

Ex: Once upon a time , in a quiet village , a mysterious stranger appeared .
robotic [صفت]
اجرا کردن

رباتیک

Ex: Some companies are experimenting with robotic employees for tasks such as customer service and inventory management .

برخی از شرکت‌ها در حال آزمایش کارمندان رباتیک برای وظایفی مانند خدمات مشتری و مدیریت موجودی هستند.

wheelchair [اسم]
اجرا کردن

ویلچر

Ex:

موزه به طور کامل برای بازدیدکنندگان با صندلی چرخدار قابل دسترسی است.

comfort [اسم]
اجرا کردن

راحتی

Ex: The soothing music created an atmosphere of comfort , allowing everyone to unwind and enjoy the moment .

موسیقی آرام‌بخش فضایی از آسایش ایجاد کرد، که به همه اجازه می‌داد آرام شوند و از لحظه لذت ببرند.

essential [صفت]
اجرا کردن

لازم

Ex: Communication is essential for building strong relationships .

ارتباط برای ساختن روابط قوی ضروری است.

اجرا کردن

(فیلم، کتاب و غیره) علمی-تخیلی

Ex: The science fiction comic book features superheroes from another dimension .

کتاب کمیک علمی-تخیلی شامل ابرقهرمانانی از بعد دیگری است.

to exist [فعل]
اجرا کردن

وجود داشتن

Ex: Many believe that extraterrestrial life might exist somewhere in the universe .

بسیاری معتقدند که زندگی فرازمینی ممکن است وجود داشته باشد جایی در جهان.

state of the art [عبارت]
اجرا کردن

جدیدترین فناوری

Ex: Architects praised the building for its state of the art in design .
اجرا کردن

شهروند سالخورده

Ex: Many senior citizens gather in the park every morning for a walk and socializing .

بسیاری از سالمندان هر صبح در پارک جمع می‌شوند تا قدم بزنند و معاشرت کنند.

to estimate [فعل]
اجرا کردن

تخمین زدن

Ex: She tried to estimate the time it would take to finish the project .

او سعی کرد زمان لازم برای تکمیل پروژه را تخمین بزند.

to decrease [فعل]
اجرا کردن

کم شدن

Ex: By the end of the conservation program , water consumption will have decreased significantly .

در پایان برنامه حفاظت، مصرف آب به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت.

workforce [اسم]
اجرا کردن

نیروی کار

Ex: The tech industry is known for its diverse and highly skilled workforce .

صنعت فناوری به دلیل نیروی کار متنوع و بسیار ماهر خود شناخته شده است.

shortage [اسم]
اجرا کردن

کمبود

Ex: Farmers are worried about a fertilizer shortage affecting their crops .
اجرا کردن

دوران بازنشستگی

Ex: Retirement homes are designed to make the golden years more comfortable .

خانه‌های بازنشستگی طراحی شده‌اند تا سال‌های طلایی را راحت‌تر کنند.

breakdown [اسم]
اجرا کردن

اختلال

Ex: The breakdown of negotiations between the two countries escalated tensions in the region .

فروپاشی مذاکرات بین دو کشور تنش‌ها در منطقه را تشدید کرد.

command [اسم]
اجرا کردن

دستور

Ex: The coach 's command to run one more lap pushed the team to their physical limits .

دستور مربی برای دویدن یک دور دیگر تیم را به مرزهای فیزیکی خود رساند.

اجرا کردن

بیان چهره

Ex:

حالت چهره سخت معلم کلاس پر سر و صدا را آرام کرد.

promising [صفت]
اجرا کردن

(آینده) امیدبخش

Ex: His dedication and hard work make him a promising candidate for promotion .

فداکاری و سخت‌کوشی او، او را به یک نامزد امیدوارکننده برای ارتقاء تبدیل می‌کند.