واژگان برای IELTS General (نمره 6-7) - خلق و تولید

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به ایجاد و تولید را یاد خواهید گرفت که برای آزمون عمومی آموزش آیلتس ضروری هستند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS General (نمره 6-7)
اجرا کردن

تولید کردن

Ex: The brewery manufactures a variety of beers , ranging from lagers to ales .

کارخانه آبجوسازی انواع آبجوها را از لاگر تا ایل تولید می‌کند.

اجرا کردن

از خود درآوردن

Ex: The defendant admitted to fabricating evidence to frame his business rival for embezzlement .

متهم اعتراف کرد که برای متهم کردن رقیب تجاری خود به اختلاس، شواهد را جعل کرده است.

to assemble [فعل]
اجرا کردن

مونتاژ کردن

Ex: The car manufacturer assembles vehicles by combining different parts on the assembly line .

تولیدکننده خودرو با ترکیب قطعات مختلف در خط مونتاژ، وسایل نقلیه را مونتاژ می‌کند.

to forge [فعل]
اجرا کردن

چکش زدن

Ex: With every strike of the hammer , he continued to forge the hot metal into a beautiful ornamental piece .

با هر ضربه چکش، او به آهنگری فلز داغ ادامه داد تا آن را به یک قطعه تزئینی زیبا تبدیل کند.

to sketch [فعل]
اجرا کردن

پیش‌طرح زدن

Ex: They sketched the scene from memory after returning from their trip .

آنها پس از بازگشت از سفر، صحنه را از روی حافظه طرح زدند.

to crochet [فعل]
اجرا کردن

قلاب‌بافی کردن

Ex: Inspired by a vintage pattern , she is crocheting an intricate lace shawl for a special occasion .

با الهام از یک طرح قدیمی، او برای یک مناسبت خاص یک شال توری پیچیده قلاب بافی می‌کند.

to weave [فعل]
اجرا کردن

بافتن

Ex: The loom was set up to weave a batch of fine silk fabric .

دستگاه بافندگی برای بافتن یک دسته پارچه ابریشمی نصب شده بود.

to engrave [فعل]
اجرا کردن

حک کردن

Ex: The monument was engraved with the names of those who had fallen in battle .

یادبود با نام کسانی که در نبرد کشته شده بودند حکاکی شده بود.

to tailor [فعل]
اجرا کردن

دوختن

Ex: The costume designer tailored elaborate costumes for the theater production .

طراح لباس برای تولید تئاتر لباس‌های پیچیده‌ای را دوخت.

to brew [فعل]
اجرا کردن

دم کردن (چای، قهوه و...)

Ex: She likes to brew her coffee with freshly ground beans every morning .

او دوست دارد هر صبح قهوه اش را با دانه های تازه آسیاب شده دم کند.

to carve [فعل]
اجرا کردن

کنده‌کاری کردن

Ex: The ice sculptor carved a stunning ice sculpture for the winter festival .

مجسمه‌ساز یخی یک مجسمه یخی خیره‌کننده برای جشنواره زمستانی حکاکی کرد.

to doodle [فعل]
اجرا کردن

بی‌هدف نقاشی کشیدن

Ex: Whenever she 's on the phone , she doodles on a scrap of paper .

هر وقت که او تلفن است، روی تکه کاغذی خط خطی می‌کند.

to engineer [فعل]
اجرا کردن

مهندسی کردن

Ex: The company is currently engineering a new software platform to meet evolving user needs .

شرکت در حال مهندسی یک پلتفرم نرم‌افزاری جدید برای پاسخگویی به نیازهای در حال تحول کاربران است.

to compose [فعل]
اجرا کردن

آهنگسازی کردن

Ex: The composer drew inspiration from historical events to compose a powerful and evocative choral composition .

آهنگساز از وقایع تاریخی الهام گرفت تا یک اثر کرال قدرتمند و تأثیرگذار بسازد.

to draft [فعل]
اجرا کردن

پیش‌نویس کردن

Ex: Before submitting the report , she carefully drafted a rough outline to organize her thoughts .

قبل از ارسال گزارش، او با دقت یک طرح کلی تهیه کرد تا افکارش را سازماندهی کند.

to innovate [فعل]
اجرا کردن

ابداع کردن

Ex: In response to customer feedback , the designer innovated the product design for better usability .

در پاسخ به بازخورد مشتریان، طراح طراحی محصول را برای قابلیت استفاده بهتر نوآوری کرد.

to weld [فعل]
اجرا کردن

جوش دادن

Ex: During the construction , workers needed to weld the joints of the pipeline for durability .

در طول ساخت و ساز، کارگران نیاز داشتند که اتصالات خط لوله را برای دوام جوش دهند.

to etch [فعل]
اجرا کردن

حکاکی کردن

Ex: The scientist etched a microscopic circuit on a silicon wafer .

دانشمند یک مدار میکروسکوپی را روی یک ویفر سیلیکونی حکاکی کرد.

اجرا کردن

گلدوزی کردن (روی پارچه)

Ex: The traditional costume was beautifully embroidered with cultural symbols and vibrant colors .

لباس سنتی به زیبایی با نمادهای فرهنگی و رنگ‌های زنده دوخته شده بود.

اجرا کردن

عناصر مختلف را ترکیب کردن

Ex: The pharmaceutical company successfully synthesized a potent drug candidate through organic synthesis .

شرکت دارویی با موفقیت یک کاندیدای دارویی قوی را از طریق سنتز آلی سنتز کرد.

واژگان برای IELTS General (نمره 6-7)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار Intensity زمان و مدت فضا و منطقه
اشکال Speed Significance Insignificance
قدرت و نفوذ بی نظیری عمومیت Complexity
کیفیت بالا کیفیت پایین Value چالش‌ها
ثروت و موفقیت فقر و شکست سن و ظاهر شکل بدن
Wellness قابلیت فکری ناتوانی فکری صفات مثبت انسانی
صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی رفتارهای مالی رفتارهای اجتماعی
صفات تندخو پاسخ‌های عاطفی مثبت پاسخ‌های عاطفی منفی حالت‌های عاطفی مثبت
حالت‌های عاطفی منفی طعم‌ها و بوها بافت‌ها صداها
Temperature Probability تلاش و پیشگیری نظرات
افکار و تصمیمات تشویق و دلسردی دانش و اطلاعات درخواست و پیشنهاد
احترام و تایید پشیمانی و اندوه اقدامات رابطه‌ای اقدامات و واکنش های فیزیکی
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها حرکات فرماندهی و اعطای مجوزها
درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس پیش‌بینی
لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا تغییر و شکل دادن
خلق و تولید سازماندهی و جمع آوری سرگرمی ها و روال ها Shopping
مالی و ارز Workplace زندگی اداری شغل‌های تخصصی
مشاغل کار دستی مشاغل خدمات و پشتیبانی حرفه‌های خلاقانه و هنری House
Human Body Health ورزش مسابقات ورزشی
Transportation Society رویدادهای اجتماعی حیوانات
بخش های شهر غذا و نوشیدنی دوستی و دشمنی جنسیت و تمایلات جنسی
Family سبک‌های رابطه روابط عاشقانه احساسات مثبت
احساسات منفی سفر و گردشگری Migration مواد
Pollution فجایع قیدهای نظر و قطعیت قیدهای حالت
Weather قیدهای درجه قیدهای زمان و تکرار قیدهای هدف و تأکید
قیدهای پیوندی