واژگان برای IELTS Academic (نمره 5) - ویژگی‌های اخلاقی

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به ویژگی های اخلاقی که برای آزمون آکادمیک پایه IELTS لازم است را یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
kind [صفت]
اجرا کردن

مهربان

Ex: She 's always kind to everyone she meets .

او همیشه با همه کسانی که ملاقات می‌کند مهربان است.

considerate [صفت]
اجرا کردن

باملاحظه

Ex:

راننده مهربان به عابران پیاده اجازه داد تا قبل از ادامه دادن، با خیال راحت از خیابان عبور کنند.

responsible [صفت]
اجرا کردن

مسئول

Ex: She feels responsible for the well-being of her elderly parents .

او احساس مسئولیت می‌کند برای رفاه والدین سالخورده‌اش.

honest [صفت]
اجرا کردن

صادق

Ex: The honest witness testified in court , providing crucial evidence for the case .

شاهد صادق در دادگاه شهادت داد و شواهد حیاتی برای پرونده ارائه کرد.

patient [صفت]
اجرا کردن

صبور

Ex: The teacher was patient with the struggling student , providing extra help until they understood the concept .

معلم با دانش‌آموزی که در حال تقلا بود صبور بود و تا زمانی که مفهوم را درک کرد کمک اضافی ارائه داد.

tolerant [صفت]
اجرا کردن

روادار

Ex: In a multicultural society , being tolerant of different customs and traditions is essential for promoting harmony and understanding .

در یک جامعه چندفرهنگی، مدارا با آداب و رسوم مختلف برای ترویج هماهنگی و درک ضروری است.

forgiving [صفت]
اجرا کردن

خوش‌قلب

Ex: The forgiving parent forgives their child for their mistakes , emphasizing the importance of learning and growth .

والدین بخشنده فرزند خود را به خاطر اشتباهاتش می‌بخشند و بر اهمیت یادگیری و رشد تأکید می‌کنند.

loyal [صفت]
اجرا کردن

وفادار

Ex: The loyal fan faithfully attended every game , cheering enthusiastically for their team win or lose .

طرفدار وفادار با وفاداری در هر بازی حاضر شد و با اشتیاق از تیمش حمایت کرد، چه ببرد چه ببازد.

respectful [صفت]
اجرا کردن

محترم

Ex: The respectful neighbor takes care to keep noise levels down and respects the privacy of others in the community .

همسایه محترم مراقب است که سطح صدا را پایین نگه دارد و حریم خصوصی دیگران در جامعه را محترم بشمارد.

caring [صفت]
اجرا کردن

مهربان

Ex:

در زمان‌های بحران، جوامع اغلب گرد هم می‌آیند و روحیه مهربان خود را نشان می‌دهند.

generous [صفت]
اجرا کردن

سخاوتمند

Ex: The generous tip left by the satisfied customer reflected their appreciation for the exceptional service they received .

انعام سخاوتمندانهای که مشتری راضی گذاشت، نشان‌دهنده قدردانی آنها از خدمات استثنایی بود که دریافت کرده بودند.

dishonest [صفت]
اجرا کردن

ناصادق

Ex: Cheating on exams is a dishonest practice that undermines academic integrity .

تقلب در امتحانات یک عمل نادرست است که یکپارچگی علمی را تضعیف می‌کند.

اجرا کردن

حقه‌باز

Ex: The manipulative partner gaslit their significant other to undermine their confidence and control them .

شریک مانیپولاتیو با گازلایتینگ شریک زندگی خود، اعتماد به نفس او را تضعیف و او را کنترل کرد.

unreliable [صفت]
اجرا کردن

غیر قابل‌ اعتماد

Ex: She has an unreliable memory for names .
disloyal [صفت]
اجرا کردن

خائن

Ex: The disloyal soldier abandoned his comrades in the midst of battle .

سرباز خیانتکار همقطارانش را در میانه نبرد رها کرد.

greedy [صفت]
اجرا کردن

حریص

Ex: Greedy corporations prioritize profits over environmental conservation , leading to ecological destruction .

شرکت‌های حریص سود را بر حفظ محیط زیست ترجیح می‌دهند که منجر به تخریب زیست‌محیطی می‌شود.

اجرا کردن

بی‌خیال

Ex: Leaving the children alone at home was deemed irresponsible by the concerned neighbors .

رها کردن بچه‌ها در خانه به تنهایی توسط همسایه‌های نگران غیرمسئولانه تلقی شد.

selfish [صفت]
اجرا کردن

خودخواه

Ex: The selfish coworker always takes credit for other people 's work .

همکار خودخواه همیشه اعتبار کار دیگران را به خود می‌گیرد.

اجرا کردن

توهین‌آمیز

Ex: She felt hurt by her friend 's disrespectful treatment of her belongings .

او از رفتار بی‌احترام دوستش نسبت به وسایلش احساس ناراحتی کرد.

unkind [صفت]
اجرا کردن

بی‌رحم

Ex:

او فهمید که رفتار ناخوشایند او مردم را دور می‌کند.

unforgiving [صفت]
اجرا کردن

بی‌رحم

Ex: He lived under his father 's unforgiving expectations .

او تحت انتظارات بی‌رحم پدرش زندگی کرد.

impatient [صفت]
اجرا کردن

بی‌قرار

Ex: Impatient with the delays , she decided to call customer service .

بی‌صبر از تأخیرها، او تصمیم گرفت با خدمات مشتری تماس بگیرد.

intolerant [صفت]
اجرا کردن

انعطاف‌ناپذیر

Ex: Intolerant individuals often find it challenging to coexist in a diverse environment .

افراد نابردبار اغلب همزیستی در یک محیط متنوع را چالش‌برانگیز می‌یابند.

واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار شدت بالا شدت کم فضا و منطقه
اشکال Speed Significance نفوذ و قدرت
بی نظیری Complexity Value Quality
چالش‌ها ثروت و موفقیت فقر و شکست Appearance
Age شکل بدن Wellness بافت‌ها
Intelligence صفات مثبت انسانی صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی
پاسخ‌های عاطفی حالت‌های عاطفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها
صداها Temperature Probability اقدامات رابطه‌ای
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها نظرات افکار و تصمیمات
دانش و اطلاعات تشویق و دلسردی درخواست و پیشنهاد پشیمانی و اندوه
احترام و تایید تلاش و پیشگیری اقدامات و واکنش های فیزیکی حرکات
فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس
استراحت و آرامش لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا
تغییر و شکل دادن سازماندهی و جمع آوری خلق و تولید Science
Education Research ستاره شناسی Physics
Biology Chemistry Geology Psychology
Mathematics نمودارها و شکل‌ها Geometry Environment
انرژی و قدرت چشماندازها و جغرافیا Technology Computer
Internet تولید و صنعت History Religion
فرهنگ و عرف زبان و دستور زبان Arts Music
فیلم و تئاتر Literature Architecture Marketing
Finance Management Medicine بیماری و علائم
Law Crime Punishment Politics
War Measurement احساسات مثبت احساسات منفی
حیوانات Weather غذا و نوشیدنی سفر و گردشگری
Pollution Migration فجایع مواد
قیدهای حالت قیدهای نظر قیدهای قطعیت قیدهای تکرار
قیدهای زمان قیدهای مکان قیدهای درجه قیدهای تأکید
قیدهای هدف و قصد قیدهای پیوندی