سطح مبتدی - Essen

اینجا شما کلمات اساسی درباره غذا مانند گرسنگی، تشنگی، صبحانه و رستوران را یاد می‌گیرید که برای زبان‌آموزان سطح A1 آماده شده‌اند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح مبتدی
der Hunger [اسم]
اجرا کردن

گرسنگی

Ex:

گرسنگی مرا خسته می‌کند.

essen [فعل]
اجرا کردن

خوردن

Ex:

کودکان اغلب دوست دارند شیرینی بخورند.

das Café [اسم]
اجرا کردن

کافه

Ex:

کافه کوچک در گوشه بسیار محبوب است.

das Lokal [اسم]
اجرا کردن

رستوران

Ex:

در محل آبجو وجود دارد.

der Durst [اسم]
اجرا کردن

تشنگی

Ex:

کودکان اغلب هنگام بازی تشنه می‌شوند.

اجرا کردن

صبحانه

Ex:

بدون صبحانه، از خانه خارج نمی‌شوم.

der Appetit [اسم]
اجرا کردن

اشتها

Ex:

او اشتهای خوبی هنگام شام دارد.

اجرا کردن

منوی غذا

Ex:

منو به زبان آلمانی و انگلیسی است.

trinken [فعل]
اجرا کردن

نوشیدن

Ex:

ما با هم چای می‌نوشیم.

اجرا کردن

صبحانه خوردن

Ex:

آیا تو هم در دفتر صبحانه می‌خوری ؟

schmecken [فعل]
اجرا کردن

مزه داشتن

Ex:

من دوست ندارم طعم سالاد را.