سطح مبتدی - سرگرمی‌ها و تفریحات

اینجا تو کلمات برای سرگرمی‌ها و تفریح مانند فوتبال، ورزش، رقص و شنا را یاد می‌گیری، که برای زبان‌آموزان سطح A1 آماده شده‌اند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح مبتدی
der Ausflug [اسم]
اجرا کردن

گردش

Ex:

گردش تنها یک روز طول می‌کشد.

اجرا کردن

اوقات فراغت

Ex:

او از وقت آزاد خود برای ورزش استفاده می‌کند.

das Hobby [اسم]
اجرا کردن

سرگرمی

Ex:

سرگرمی شما چیست؟

der Sport [اسم]
اجرا کردن

ورزش

Ex:

او هر روز ورزش تمرین می‌کند.

der Verein [اسم]
اجرا کردن

باشگاه

Ex:

انجمن هر دوشنبه تشکیل جلسه می‌دهد.

tanzen [فعل]
اجرا کردن

رقصیدن

Ex:

او با دوست دخترش می‌رقصد.

schwimmen [فعل]
اجرا کردن

شنا کردن

Ex:

آیا می‌توانی شنا کنی؟

spielen [فعل]
اجرا کردن

بازی کردن

Ex:

آیا از بازی کردن فوتبال لذت می‌بری ؟

wandern [فعل]
اجرا کردن

پیاده‌روی کردن

Ex:

او هر تابستان در آلپ پیاده‌روی طولانی می‌کند.

besichtigen [فعل]
اجرا کردن

بازدید کردن

Ex:

من می‌خواهم آپارتمان را ببینم.