کتاب 'تاپ ناچ' 3B - واحد 9 - درس 2

در اینجا واژگان از واحد 9 - درس 2 در کتاب درسی Top Notch 3B را پیدا خواهید کرد، مانند "بحث برانگیز"، "سانسور"، "ممنوع" و غیره.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
کتاب 'تاپ ناچ' 3B
اجرا کردن

بحث‌برانگیز

Ex: Some of the controversial ideas in the article were challenged by experts .

برخی از ایده‌های جنجالی در مقاله توسط متخصصان به چالش کشیده شدند.

issue [اسم]
اجرا کردن

معضل

Ex: The software update aimed to fix the issue of frequent system crashes .
censorship [اسم]
اجرا کردن

سانسور

Ex: The filmmaker criticized censorship as limiting artistic expression .

فیلمساز سانسور را به عنوان محدودکننده بیان هنری مورد انتقاد قرار داد.

book [اسم]
اجرا کردن

کتاب

Ex: She placed the book on the shelf and admired its colorful cover .

او کتاب را روی قفسه گذاشت و جلد رنگارنگ آن را تحسین کرد.

movie [اسم]
اجرا کردن

فیلم

Ex: We bought popcorn and soda to enjoy during the movie .

ما پاپکورن و نوشابه خریدیم تا در طول فیلم لذت ببریم.

compulsory [صفت]
اجرا کردن

اجباری

Ex: Taking a language course is compulsory for students in their first year of college .

شرکت در یک دوره زبان برای دانشجویان در سال اول دانشگاه اجباری است.

اجرا کردن

خدمت سربازی

Ex: She decided to join military service after finishing high school .

او تصمیم گرفت پس از اتمام دبیرستان به خدمت نظامی بپیوندد.

lowering [اسم]
اجرا کردن

کاهش

Ex: He noticed a gradual lowering in his energy levels after the long flight .

او پس از پرواز طولانی متوجه کاهش تدریجی سطح انرژی خود شد.

driving [اسم]
اجرا کردن

رانندگی

Ex: His driving improved significantly after taking the advanced course .

رانندگی او پس از گذراندن دوره پیشرفته به طور قابل توجهی بهبود یافت.

age [اسم]
اجرا کردن

سن

Ex: She achieved great success at a young age .

او در سن جوانی به موفقیت بزرگی دست یافت.

to raise [فعل]
اجرا کردن

بلند کردن

Ex: She raised her eyes from her work .

او چشمانش را از کارش بلند کرد.

voting age [اسم]
اجرا کردن

سن مجاز رای دادن

Ex: The voting age was raised to 21 in some places during the early 20th century .

سن رأی‌دهی در برخی مکان‌ها در اوایل قرن بیستم به 21 سال افزایش یافت.

to prohibit [فعل]
اجرا کردن

منع کردن

Ex: The new legislation prohibits the sale of alcohol within 500 meters of schools and places of worship .

قانون جدید منع می‌کند فروش الکل در فاصله 500 متری از مدارس و اماکن مذهبی.

smoking [اسم]
اجرا کردن

استعمال دخانیات

Ex: He picked up smoking during his teenage years but later regretted it .

او در دوران نوجوانی سیگار کشیدن را شروع کرد اما بعدها پشیمان شد.

indoors [قید]
اجرا کردن

داخل ساختمان

Ex:

او ترجیح می‌دهد در داخل سالن ورزشی کار کند تا اینکه بیرون بدود.