کتاب 'فور کرنرز' 1 - واحد 12 درس C

در اینجا واژگان از واحد 12 درس C در کتاب درسی Four Corners 1 را پیدا خواهید کرد، مانند "هدیه"، "انتخاب"، "تزئین" و غیره.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
کتاب 'فور کرنرز' 1
to bake [فعل]
اجرا کردن

پختن

Ex: The recipe calls for baking the potatoes until they are tender .

دستور پخت نیاز به پختن سیب‌زمینی‌ها تا زمانی که نرم شوند دارد.

cake [اسم]
اجرا کردن

کیک

Ex: She enjoyed a slice of strawberry cake with whipped cream frosting .

او از یک برش کیک توت فرنگی با رویه خامه زده شده لذت برد.

to buy [فعل]
اجرا کردن

خریدن

Ex: I always buy fresh products from the local farmers ' market .

من همیشه محصولات تازه را از بازار محلی کشاورزان می‌خرم.

gift [اسم]
اجرا کردن

هدیه

Ex: The bookstore has many items suitable for a gift .

کتابفروشی اقلام زیادی دارد که برای یک هدیه مناسب هستند.

to choose [فعل]
اجرا کردن

انتخاب کردن

Ex: We have to choose a destination for our summer vacation .

ما باید یک مقصد برای تعطیلات تابستانی خود انتخاب کنیم.

music [اسم]
اجرا کردن

موسیقی

Ex: The soothing music helped everyone relax after a long day .

موسیقی آرامش‌بخش به همه کمک کرد تا پس از یک روز طولانی استراحت کنند.

to decorate [فعل]
اجرا کردن

تزئین کردن

Ex: The interior designer suggested using accent rugs to decorate the hardwood floors .

طراح داخلی پیشنهاد کرد از فرش‌های تزئینی برای تزئین کف‌پوش‌های چوبی استفاده شود.

room [اسم]
اجرا کردن

اتاق

Ex: I have a big room with a window .

من یک اتاق بزرگ با پنجره دارم.

to make [فعل]
اجرا کردن

نوشتن

Ex: In preparation for retirement , she decided to make a financial plan with her advisor .

در آمادگی برای بازنشستگی، او تصمیم گرفت با مشاور خود یک برنامه مالی تهیه کند.

guest [اسم]
اجرا کردن

مهمان

Ex: She treated every guest at the party with warmth and kindness .

او با هر مهمان در مهمانی با گرمی و مهربانی رفتار کرد.

list [اسم]
اجرا کردن

فهرست

Ex: The magazine published a list of the top 10 restaurants in the city .

مجله یک فهرست از 10 رستوران برتر شهر را منتشر کرد.

to plan [فعل]
اجرا کردن

برنامه‌ریزی کردن

Ex: We made sure to plan our meals for the week , saving both time and money .

ما مطمئن شدیم که وعده‌های غذایی هفته را برنامه‌ریزی کنیم، که هم زمان و هم پول صرفه‌جویی کرد.

menu [اسم]
اجرا کردن

صورت‌غذا

Ex: The menu offers a variety of international dishes .

منو انواع مختلفی از غذاهای بین‌المللی را ارائه می‌دهد.

to prepare [فعل]
اجرا کردن

پختن

Ex: Right now , the cook is preparing a savory soup in the kitchen .

همین حالا، آشپز در آشپزخانه یک سوپ خوشمزه آماده می‌کند.

food [اسم]
اجرا کردن

غذا

Ex: The children were hungry and eagerly devoured their food .

بچه ها گرسنه بودند و با اشتیاق غذای خود را خوردند.

to send [فعل]
اجرا کردن

فرستادن

Ex: Please send the invoice to our accounting department for processing .

لطفاً فاکتور را برای پردازش به بخش حسابداری ما ارسال کنید.

invitation [اسم]
اجرا کردن

دعوت‌نامه

Ex: They extended a warm invitation to their neighbors to join them for a backyard barbecue .

آنها یک دعوت گرم به همسایگان خود برای پیوستن به آنها در یک باربیکیو حیاط خلوت ارسال کردند.

idea [اسم]
اجرا کردن

ایده

Ex: I appreciate your input ; your idea about streamlining the process is worth considering .

من از مشارکت شما قدردانی می‌کنم؛ ایده شما در مورد ساده‌سازی فرآیند قابل توجه است.

me [ضمیر]
اجرا کردن

به من

Ex: The teacher called on me to answer the question .

معلم از من خواست تا به سوال پاسخ دهم.

you [ضمیر]
اجرا کردن

تو

Ex: What time are you leaving for work ?

تو ساعت چند به سر کار می‌روی؟

him [ضمیر]
اجرا کردن

به او (مرد)

Ex:

معلم به خاطر سخت‌کوشی‌اش از او تقدیر کرد.

her [ضمیر]
اجرا کردن

به او (زن)

Ex: The team congratulated her on her achievement .

تیم به او برای دستاوردش تبریک گفت.

it [ضمیر]
اجرا کردن

به او (غیر انسان)

Ex: I saw a bird outside , and I watched it fly away into the distance .

من یک پرنده را بیرون دیدم، و تماشا کردم که آن به دوری پرواز کرد.

us [ضمیر]
اجرا کردن

به ما

Ex:

میشه لطفاً کمی کیک برای ما کنار بگذارید؟

them [ضمیر]
اجرا کردن

به آنها

Ex:

مربی به آنها دستور داد که توپ را به آنها پاس دهند.