پرمیوم|اپلیکیشن موبایل|دیکشنری

Langeek

جدول برترین‌ها

حالت شب

شروع به یادگیری

اصطلاحات

دستور زبان

اپلیکیشن موبایل پرمیوم دیکشنری

pattern

کتاب 'اینسایت' پیشرفته - واحد 10 - 10A

در اینجا شما واژگان از واحد 10 - 10A در کتاب درسی Insight Advanced را پیدا خواهید کرد، مانند "منطقه خاکستری"، "آسمانی"، "کاغذبازی"، و غیره.

مرور

فلش‌کارت‌ها

املای کلمه

آزمون

شروع یادگیری

Insight - Advanced

[اسم]

a situation that is hard to define or categorize and therefore unclear

مسئله نامشخص

مسئله نامشخص

Ex: The boundaries of privacy in the digital age often exist in a gray area, raising important questions about personal data and surveillance .مرزهای حریم خصوصی در عصر دیجیتال اغلب در یک **منطقه خاکستری** وجود دارد، که سوالات مهمی درباره داده‌های شخصی و نظارت مطرح می‌کند.

بستن

[اسم]

approval to begin a project

چراغ سبز (به نشانه‌ی تایید)

چراغ سبز (به نشانه‌ی تایید)

Ex: If the budget is approved , we can expect the green light for hiring new employees .اگر بودجه تأیید شود، می‌توانیم منتظر **چراغ سبز** برای استخدام کارکنان جدید باشیم.

بستن

out of the blue

[عبارت]

occurring without prior warning

ناگهانی, یک‌دفعه

ناگهانی, یک‌دفعه

Ex: The sudden storm out of the blue, catching many people unprepared .

بستن

[اسم]

official procedures or rules that are unnecessary and time-consuming

کاغذ بازی اداری

کاغذ بازی اداری

Ex: They had to navigate through a lot of red tape to get their visa approved .آن‌ها مجبور بودند از میان **تشریفات اداری** زیادی عبور کنند تا ویزایشان تأیید شود.

بستن

[عبارت]

in debt due to spending more than one's earnings

در شرایط کسری بودجه, در شرایط بی‌پولی

در شرایط کسری بودجه, در شرایط بی‌پولی

Ex: The restaurant was struggling to attract enough customers, leading to significant losses, and they were operating in the red.

بستن

[اسم]

a period marked by good luck or success

دوران موفقیت, دوره خوش‌شانسی

دوران موفقیت, دوره خوش‌شانسی

Ex: She hopes this purple patch of creativity continues for a long time .او امیدوار است که این **دوره طلایی** خلاقیت برای مدت طولانی ادامه یابد.

بستن

[اسم]

a universal symbol of surrender or truce, used to indicate the intention to cease fighting or negotiate peace

پرچم سفید

پرچم سفید

Ex: The villagers put up a white flag to indicate their desire for peace .روستاییان **پرچم سفید** را برافراشتند تا تمایل خود به صلح را نشان دهند.

بستن

with flying colors

[عبارت]

in a distinctive and very successful way

با‌موفقیت چشمگیر, با‌سر‌بلندی

با‌موفقیت چشمگیر, با‌سر‌بلندی

Ex: The company launched its new with flying colors, exceeding sales projections in the first month .

بستن

[صفت]

related to the sun

خورشیدی, شمسی

خورشیدی, شمسی

Ex: Solar panels convert sunlight into electricity.پنل‌های **خورشیدی** نور خورشید را به برق تبدیل می‌کنند.

بستن

[صفت]

related to the universe and the vast space outside the earth

کیهانی

کیهانی

Ex: Cosmic consciousness is a philosophical concept exploring humanity 's connection to the universe .هوشیاری **کیهانی** یک مفهوم فلسفی است که ارتباط انسان با جهان را بررسی می‌کند.

بستن

[صفت]

related to or occurring in the sky or outer space

آسمانی, فلکی

آسمانی, فلکی

Ex: Celestial coordinates , such as right ascension and declination , are used to locate objects in the night sky .مختصات **آسمانی**، مانند بعد مستقیم و میل، برای یافتن اجرام در آسمان شب استفاده می‌شوند.

بستن

[صفت]

related to or characteristic of planets or the solar system

وابسته به سیارات, نجومی

وابسته به سیارات, نجومی

Ex: Planetary exploration missions , like those conducted by NASA and other space agencies , aim to study distant worlds .ماموریت‌های اکتشاف **سیاره‌ای**، مانند آن‌هایی که توسط ناسا و سایر آژانس‌های فضایی انجام می‌شود، با هدف مطالعه جهان‌های دور انجام می‌شود.

بستن

[صفت]

associated with stars, either in appearance or origin

وابسته به ستارگان

وابسته به ستارگان

Ex: Stellar nurseries are regions of space where new stars are born from collapsing gas and dust clouds .مهدکودک‌های **ستاره‌ای** مناطقی از فضا هستند که ستاره‌های جدید از فروپاشی ابرهای گاز و گرد و غبار متولد می‌شوند.

بستن

[صفت]

having a connection to or originating in the Earth's atmosphere

جوی, مربوط به اتمسفر

جوی, مربوط به اتمسفر

Ex: Atmospheric pollution from factories and vehicles contributes to air quality issues in urban areas .آلودگی **جوی** ناشی از کارخانه‌ها و وسایل نقلیه به مشکلات کیفیت هوا در مناطق شهری کمک می‌کند.

بستن

[صفت]

relating to the force of attraction between objects with mass, commonly known as gravity

مربوط به گرانش, گرانشی

مربوط به گرانش, گرانشی

Ex: The study of gravitational physics explores the behavior of gravity in various contexts , including cosmology and astrophysics .مطالعه فیزیک **گرانشی** رفتار گرانش را در زمینه‌های مختلف، از جمله کیهان‌شناسی و اخترفیزیک بررسی می‌کند.

بستن

[صفت]

related to or living on land, rather than in the sea or air

زمینی

زمینی

Ex: Scientists study terrestrial biomes to understand how different climates and terrains affect the distribution of land-based organisms .دانشمندان زیست‌بوم‌های **زمینی** را مطالعه می‌کنند تا بفهمند چگونه آب‌وهوا و زمین‌های مختلف بر توزیع موجودات زمینی تأثیر می‌گذارند.

بستن

[صفت]

relating to or characteristic of the Milky Way galaxy or galaxies in general

وابسته به کهکشان, کهکشانی

وابسته به کهکشان, کهکشانی

Ex: Galactic rotation curves describe the rotational velocities of stars and gas within galaxies .منحنی‌های چرخش **کهکشانی** سرعت‌های چرخشی ستاره‌ها و گاز در کهکشان‌ها را توصیف می‌کنند.

بستن

[صفت]

relating to the moon

قمری, مربوط به ماه

قمری, مربوط به ماه

Ex: Lunar craters are formed by meteorite impacts on the moon's surface.حفره‌های **قمری** در اثر برخورد شهاب‌سنگ‌ها به سطح ماه تشکیل می‌شوند.

بستن

[صفت]

relating to jobs or workers who engage in manual labor or skilled trades

کارگری

کارگری

Ex: Blue-collar workers are known for their hands-on approach to problem-solving and their ability to work effectively with tools and machinery.کارگران **یقه آبی** به دلیل رویکرد عملی خود در حل مشکلات و توانایی کار مؤثر با ابزار و ماشین‌آلات شناخته شده‌اند.

بستن

[صفت]

relating to jobs or workers who perform professional, managerial, or administrative tasks, typically in office settings

کارمندی, اداری

کارمندی, اداری

Ex: White-collar workers often work in corporate settings, government offices, or professional services firms.کارگران **یقه سفید** اغلب در محیط‌های شرکتی، دفاتر دولتی یا شرکت‌های خدمات حرفه‌ای کار می‌کنند.

بستن

golden opportunity

[اسم]

a highly favorable or advantageous chance or situation that holds great potential for success or achievement

فرصت استثنایی, فرصت طلایی

فرصت استثنایی, فرصت طلایی

Ex: They seized the golden opportunity to expand their business into new markets .آنها **فرصت طلایی** را برای گسترش کسب و کار خود به بازارهای جدید غنیمت شمردند.

بستن

کتاب 'اینسایت' پیشرفته

دانلود اپلیکشن LanGeek