صفات علت و معلول - صفت های نتیجه دائمی

این صفات نتیجه عملی را توصیف می‌کنند که دائمی است و قابل تغییر نیست، مانند "حل شده"، "تمام شده"، "مستند شده"، "شناسایی شده" و غیره.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
صفات علت و معلول
noticed [صفت]
اجرا کردن

مشاهده شده

Ex: The noticed absence of her friend at the party made her concerned .

غیاب مشاهده شده دوستش در مهمانی او را نگران کرد.

heard [صفت]
اجرا کردن

شنیده شده

Ex: The heard conversation between the two executives hinted at potential collaboration .

گفتگوی شنیده شده بین دو مدیر به همکاری بالقوه اشاره داشت.

finished [صفت]
اجرا کردن

تمام شده

Ex: She felt a sense of accomplishment as she admired her finished masterpiece .

او با نگاه کردن به شاهکار تمام شده‌اش احساس موفقیت کرد.

interrupted [صفت]
اجرا کردن

قطع شده

Ex: The interrupted internet connection hindered their online meeting .

اتصال اینترنت قطع شده جلسه آنلاین آنها را مختل کرد.

disclosed [صفت]
اجرا کردن

افشا شده

Ex:

شرکت به دلیل عمل بر اساس داده‌های افشا نشده عمومی جریمه شد.

solved [صفت]
اجرا کردن

حل شده

Ex: The solved crossword puzzle brought a sense of accomplishment to the solver .

پازل کلمات متقاطع حل شده احساس موفقیت را برای حل کننده به ارمغان آورد.

resolved [صفت]
اجرا کردن

مصمم

Ex: The resolved decision to relocate was made after careful consideration .

تصمیم قطعی برای جابجایی پس از بررسی دقیق گرفته شد.

discovered [صفت]
اجرا کردن

کشف شده

Ex: The discovered talent of the young artist impressed the gallery visitors .

استعداد کشف‌شده هنرمند جوان بازدیدکنندگان گالری را تحت تأثیر قرار داد.

documented [صفت]
اجرا کردن

مستند‌شده

Ex: The documented history of the ancient civilization provided insight into its culture .

تاریخ مستند تمدن باستان بینشی از فرهنگ آن ارائه داد.

identified [صفت]
اجرا کردن

شناسایی شده

Ex: The identified cause of the issue allowed for a targeted solution to be implemented .

علت شناسایی شده مشکل اجازه داد تا یک راه‌حل هدفمند اجرا شود.

prepared [صفت]
اجرا کردن

آماده

Ex: The prepared statement addressed all potential questions from the press .

بیانیه آماده شده به تمام سوالات بالقوه مطبوعات پاسخ داد.

unvoiced [صفت]
اجرا کردن

بیان نشده

Ex: His unvoiced concerns about the project were later addressed during the meeting .

نگرانی‌های بیان نشده او درباره پروژه بعداً در جلسه مورد بحث قرار گرفت.

unnamed [صفت]
اجرا کردن

بی نام

Ex: The unnamed street artist 's murals added an air of mystery to the city 's walls .

نقاشی‌های دیواری هنرمند خیابانی بینام حال و هوایی از رمز و راز به دیوارهای شهر اضافه کرد.

unanswered [صفت]
اجرا کردن

بی پاسخ

Ex: The unanswered questions during the lecture left the students confused .

سوالات بی‌پاسخ در طول سخنرانی دانشجویان را گیج کرد.

tried [صفت]
اجرا کردن

آزموده

Ex:

او بر اساس تکنیک‌های آزموده شده برای مدیریت استرس، توصیه‌هایی ارائه داد.

caught [صفت]
اجرا کردن

دستگیر شده

Ex: The caught fish wriggled in the fisherman 's hands .

ماهی گرفته شده در دستان ماهیگیر لول خورد.

unchecked [صفت]
اجرا کردن

کنترل نشده

Ex: The unchecked power of the dictator resulted in oppression and human rights abuses .

قدرت بی‌کنترل دیکتاتور منجر به سرکوب و سوء استفاده از حقوق بشر شد.

dwarfed [صفت]
اجرا کردن

کوتوله

Ex: The dwarfed house looked tiny next to the towering apartment buildings .

خانه کوتوله در کنار آپارتمان‌های بلند بسیار کوچک به نظر می‌رسید.