واژگان برای IELTS General (نمره 5) - ورزش

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به ورزش را که برای آزمون عمومی آموزش آیلتس ضروری است، یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS General (نمره 5)
athletics [اسم]
اجرا کردن

ورزش‌های رقابتی

Ex: Weather delays forced officials to reschedule several athletics finals until the next morning .

تأخیرهای آب‌وهوایی مسئولان را مجبور کرد تا چند فینال دو و میدانی را تا صبح روز بعد مجدداً برنامه‌ریزی کنند.

diving [اسم]
اجرا کردن

شیرجه

Ex: She won a medal in the diving competition .

او در مسابقه شیرجه مدال گرفت.

gymnastics [اسم]
اجرا کردن

ژیمناستیک

Ex: His favorite event in the gymnastics competition is the pommel horse , where he excels .

رویداد مورد علاقه او در مسابقه ژیمناستیک اسب پومل است، جایی که او عالی عمل می‌کند.

chess [اسم]
اجرا کردن

شطرنج

Ex: The world championship in chess is a highly prestigious event , attracting the best players from around the globe .

قهرمانی جهان در شطرنج یک رویداد بسیار پرافتخار است که بهترین بازیکنان از سراسر جهان را جذب می‌کند.

skiing [اسم]
اجرا کردن

اسکی

Ex: She took up skiing as a teenager and has been passionate about the sport ever since .

او در نوجوانی اسکی را شروع کرد و از آن زمان به این ورزش علاقه‌مند شده است.

ice skating [اسم]
اجرا کردن

اسکیت روی یخ

Ex: They decided to go ice skating as a group activity , enjoying the camaraderie and excitement of skating together .

آنها تصمیم گرفتند به عنوان یک فعالیت گروهی به اسکیت روی یخ بروند و از رفاقت و هیجان اسکیت کردن با هم لذت ببرند.

اجرا کردن

مسابقه اسب‌دوانی

Ex: She ’s been training her horse for the upcoming horse racing competition .

او اسبش را برای مسابقه‌ی اسب‌دوانی آینده تمرین می‌دهد.

football [اسم]
اجرا کردن

فوتبال

Ex: Football is the most popular sport worldwide .

فوتبال محبوب‌ترین ورزش در سراسر جهان است.

basketball [اسم]
اجرا کردن

بسکتبال

Ex: He started playing basketball in high school and eventually earned a scholarship to play in college .

او در دبیرستان شروع به بازی بسکتبال کرد و در نهایت بورسیه ای برای بازی در کالج به دست آورد.

baseball [اسم]
اجرا کردن

بیسبال

Ex: She learned to play baseball when she was only seven years old .

او وقتی فقط هفت سال داشت یاد گرفت بیسبال بازی کند.

volleyball [اسم]
اجرا کردن

والیبال

Ex: We are learning the rules of volleyball to participate in a friendly game .

ما در حال یادگیری قوانین والیبال برای شرکت در یک بازی دوستانه هستیم.

tennis [اسم]
اجرا کردن

تنیس

Ex:

تنیس یک ورزش سرگرم‌کننده و رقابتی است که با راکت و توپ بازی می‌شود.

rugby [اسم]
اجرا کردن

راگبی

Ex: They train for rugby three times a week .

آنها سه بار در هفته برای راگبی تمرین می‌کنند.

cricket [اسم]
اجرا کردن

کریکت (ورزش)

Ex: The cricket team practiced every day after school .

تیم کریکت هر روز بعد از مدرسه تمرین می‌کرد.

golf [اسم]
اجرا کردن

گلف

Ex: The golf tournament attracted many spectators .

مسابقه گلف تعداد زیادی تماشاگر را جذب کرد.

bowling [اسم]
اجرا کردن

بولینگ

Ex:

آن‌ها جمعه شب برای تفریح بولینگ بازی کردند.

handball [اسم]
اجرا کردن

هندبال

Ex: Learning the rules and tactics of handball helped him appreciate the sport 's complexity and excitement .

یادگیری قوانین و تاکتیک‌های هندبال به او کمک کرد تا پیچیدگی و هیجان این ورزش را درک کند.

water polo [اسم]
اجرا کردن

واترپلو

Ex: I ’ve always wanted to try water polo , but I ’m not sure if I ’m a strong enough swimmer .

من همیشه می‌خواستم واترپلو را امتحان کنم، اما مطمئن نیستم که شناگر به اندازه کافی قوی‌ای هستم.

billiards [اسم]
اجرا کردن

بیلیارد

Ex: I ’ve never tried billiards before , but it looks like a fun game to learn .

من قبلاً بیلیارد را امتحان نکرده‌ام، اما به نظر بازی سرگرم‌کننده‌ای برای یادگیری می‌آید.

snooker [اسم]
اجرا کردن

اسنوکر (نوعی بازی شبیه بیلیارد)

pool [اسم]
اجرا کردن

بیلیارد

Ex: Pool tournaments attract skilled players who compete for prizes and prestige in various formats of the game .

مسابقات بیلیارد بازیکنان ماهری را جذب می‌کند که برای جوایز و اعتبار در قالب‌های مختلف بازی رقابت می‌کنند.

hockey [اسم]
اجرا کردن

هاکی روی چمن

Ex:

طرفداران جایگاه‌ها را پر کردند، با تکان دادن بنرها و تشویق بلند در حالی که تیم مورد علاقه هاکی آنها در دقایق پایانی بازی یک بازگشت خیره‌کننده انجام داد.

dodgeball [اسم]
اجرا کردن

وسطی

Ex: I do n’t like playing dodgeball because I always get hit right away .

من دوست ندارم داجبال بازی کنم چون همیشه سریع مورد اصابت قرار می‌گیرم.

futsal [اسم]
اجرا کردن

فوتسال

Ex: He scored an amazing goal during the futsal match last night .

او در بازی فوتسال دیشب یک گل شگفت‌انگیز به ثمر رساند.

badminton [اسم]
اجرا کردن

بدمینتون

Ex:

بادمینتون را می‌توان به صورت انفرادی یا دو نفره بازی کرد.

paddleball [اسم]
اجرا کردن

پدبال

Ex: After the picnic , the kids started playing paddleball while the adults relaxed .

بعد از پیکنیک، بچه‌ها شروع به بازی پدلبال کردند در حالی که بزرگترها استراحت می‌کردند.

skating [اسم]
اجرا کردن

اسکیت

Ex:

او اسکیت‌سواری را به عنوان یک سرگرمی انتخاب کرد و آخر هفته‌های خود را در زمین اسکیت محلی تمرین می‌کند.

واژگان برای IELTS General (نمره 5)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار شدت بالا شدت کم فضا و منطقه
اشکال Speed Significance نفوذ و قدرت
بی نظیری Complexity Value Quality
چالش‌ها ثروت و موفقیت فقر و شکست Appearance
Age شکل بدن Wellness بافت‌ها
Intelligence صفات مثبت انسانی صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی
پاسخ‌های عاطفی حالت‌های عاطفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها
صداها Temperature Probability اقدامات رابطه‌ای
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها نظرات افکار و تصمیمات
دانش و اطلاعات تشویق و دلسردی درخواست و پیشنهاد پشیمانی و اندوه
احترام و تایید تلاش و پیشگیری لمس و نگه داشتن اقدامات و واکنش های فیزیکی
حرکات فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری
درک حواس استراحت و آرامش خوردن و نوشیدن تغییر و شکل دادن
خلق و تولید سازماندهی و جمع آوری تهیه غذا سرگرمی ها و روال ها
Shopping مالی و ارز زندگی اداری شغل‌های تخصصی
مشاغل کار دستی مشاغل خدمات و پشتیبانی حرفه‌های خلاقانه و هنری House
Human Body Health ورزش مسابقات ورزشی
Transportation جامعه و رویدادهای اجتماعی بخش های شهر دوستی و دشمنی
روابط عاشقانه احساسات مثبت احساسات منفی Family
حیوانات Weather غذا و نوشیدنی سفر و گردشگری
Pollution Migration فجایع مواد
قیدهای حالت قیدهای نظر قیدهای قطعیت قیدهای تکرار
قیدهای زمان قیدهای مکان قیدهای درجه قیدهای تأکید
قیدهای هدف و قصد قیدهای پیوندی