توضیح دادن
نویسنده ایده کار تیمی را از طریق داستانهای مختلف در کتاب توضیح داد.
در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به دانش و اطلاعات را که برای آزمون عمومی آموزش آیلتس ضروری است، یاد خواهید گرفت.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
توضیح دادن
نویسنده ایده کار تیمی را از طریق داستانهای مختلف در کتاب توضیح داد.
شرح دادن
فروشنده ویژگیها و عملکرد محصول را به مشتری نشان داد.
توضیح دادن
دانشمند نیاز داشت تا نتایج آزمایش را تفسیر کند تا به نتیجهگیریهای معتبر برسد.
توضیح دادن
او توانست مفهوم فلسفی را به زبان ساده توضیح دهد.
آموزش دادن
مربی هنرهای رزمی دانشآموزان را در تکنیکهای دفاع شخصی آموزش میدهد.
آموزش دادن
مربی در حال حاضر به کارمندان آموزش میدهد که چگونه از نرمافزار جدید در شرکت استفاده کنند.
تدریس خصوصی کردن
دانشگاه برنامهای ارائه میدهد که در آن دانشجویان پیشرفته میتوانند همسالان خود را در موضوعات خاص تدریس خصوصی کنند.
مربیگری کردن
او به کارآفرینان کوچینگ داد تا به موفقیت برسند.
اخلاق آموختن
رهبر مذهبی موعظهای برای آموزش جماعت ایراد کرد، راهنمایی و حکمت روحانی ارائه داد.
سخنرانی کردن
دانشمند از ارائه سخنرانی در مدرسه هیجان زده بود، با شگفتیهای نجوم الهام بخش ذهنهای جوان شد.
پرورش دادن
والدینش عشق او به یادگیری را از سنین پایین پرورش دادند.
آشنا کردن
قبل از سفر، او وقت گذاشت تا با آداب و رسوم محلی آشنا شود.
اطلاع دادن
سازمان دولتی ساکنان را از تعطیلی برنامهریزی شده جادهها برای تعمیرات مطلع کرد.
با جزئیات شرح دادن
کارآگاه به دقت جزئیات توالی رویدادهای منجر به جرم را توضیح داد و یک جدول زمانی واضح برای تحقیق ایجاد کرد.
روشن کردن
روشن کردن دلایل بحران، مقاله وضعیت را روشن کرد.
بهروشنی توضیح دادن
دانشمند یافتههای تحقیقاتی خود را به حضار کنفرانس توضیح داد، روشها و نتایج مطالعه خود را شرح داد.
از طریق تکرار آموزش دادن
در طول تاریخ، جوامع تلاش کردهاند تا ارزشهای فرهنگی را به اعضای خود القا کنند.
مشخص کردن
قرارداد باید شرایط پرداخت، از جمله مبلغ و تاریخ سررسید را مشخص کند.
روشن کردن
معلم مشکل ریاضی چالشبرانگیز را روشن کرد، که باعث شد دانشآموزان راحتتر آن را درک کنند.
توضیح دادن
او نظریه خود را توضیح داد، بینشهای جدیدی در مورد موضوع ارائه کرد.
(اطلاعات) انتقال دادن
سخنگو یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد تا بیانیه رسمی سازمان را منتقل کند.
ارائه دادن (نقاشی، طراحی و ...)
نمایشنامهنویس کوشید تا پیچیدگی روابط انسانی را در نمایش به تصویر بکشد.
به تصویر کشیدن
عشق او به طبیعت در تلاشهایش برای جنگلکاری تجلی یافت.
آشکار کردن
دولت تصمیم گرفت اسناد طبقهبندی شده قبلی را آشکار کند، که نوری بر رویدادهای تاریخی میاندازد.
فاش کردن
سخنگوی شرکت از افشای جزئیات توافقنامه تسویه خودداری کرد.
آشکار کردن
زیستشناس نمونه را تشریح کرد تا اندامهای داخلی آن را برای بررسی دقیقتر آشکار کند.
سازماندهی کردن
کمیته جشنواره تصمیم گرفت چند کنسرت زنده در طول آخر هفته برگزار کند.
لو دادن
چهرهاش لو میداد از اندوهی کوچک.
اعلام کردن
میزبان به روی صحنه رفت تا آغاز جشنها را اعلام کند و از مهمانان استقبال نماید.
به رخ کشیدن
علیرغم موفقیتش، او هرگز دستاوردهایش را به رخ نکشید و متواضع باقی ماند.
شفافسازی کردن
تشکیل دادن
این مواد تشکیل دهنده تشکیل میدهند پایه دستور غذا را.