واژگان برای IELTS General (نمره 6-7) - اقدامات و واکنش های فیزیکی

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به اقدامات و واکنش های فیزیکی را که برای آزمون عمومی آموزش IELTS ضروری است، یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS General (نمره 6-7)
to whack [فعل]
اجرا کردن

ضربه محکمی زدن

Ex: If the door sticks again , she might whack it with a mallet to loosen it .

اگر در دوباره گیر کند، ممکن است آن را با چکش بکوبد تا شل شود.

to poke [فعل]
اجرا کردن

محکم زدن

Ex: The siblings poked each other in the stomach during their wrestling match .

خواهر و برادرها در طول مسابقه کشتی خود یکدیگر را در شکم قلقلک دادند.

to punch [فعل]
اجرا کردن

مشت زدن

Ex: The child playfully punched his friend in the arm during recess .

کودک در زنگ تفریح دوستش را به شوخی روی بازو مشت زد.

to tear [فعل]
اجرا کردن

پاره کردن

Ex: The child accidentally tore the page while turning it in the book .

کودک به طور تصادفی صفحه را هنگام ورق زدن در کتاب پار کرد.

to knock [فعل]
اجرا کردن

برخوردن

Ex: She knocked her head on the low ceiling while going up the stairs .

او در حال بالا رفتن از پله‌ها سرش را به سقف کوتاه کوبید.

to strike [فعل]
اجرا کردن

ضربه زدن

Ex: In a fit of rage , he struck the table with his fist , causing it to shake .

در یک لحظه خشم، او با مشت خود به میز کوبید و باعث لرزش آن شد.

to shove [فعل]
اجرا کردن

هل دادن

Ex: The crowd jostled and shoved each other to get a better view of the spectacle .

جمعیت برای دیدن بهتر نمایش به هم هل می‌دادند و همدیگر را می‌راندند.

to graze [فعل]
اجرا کردن

خراشیدن (پوست)

Ex: She grazed her shin on the corner of the table .

او ساق پایش را روی لبه میز خراشید.

to stab [فعل]
اجرا کردن

چاقو زدن

Ex: She woke up screaming from a nightmare where someone was trying to stab her , leaving her shaken and anxious .

او از یک کابوس که در آن کسی سعی داشت او را چاقو بزند، با فریاد بیدار شد و لرزان و مضطرب شد.

to choke [فعل]
اجرا کردن

باعث خفگی شدن

Ex: Faced with imminent danger , he instinctively choked the intruder who threatened his family .

در مواجهه با خطر قریب‌الوقوع، او به طور غریزی متجاوزی که خانواده‌اش را تهدید می‌کرد خفه کرد.

to combat [فعل]
اجرا کردن

جنگیدن

Ex: Martial arts training equips individuals to combat opponents in self-defense .

تمرینات هنرهای رزمی افراد را برای مبارزه با حریفان در دفاع از خود مجهز می‌کند.

to swipe [فعل]
اجرا کردن

ضربه زدن

Ex: Frustrated with the mosquito , he swiped at it with a quick motion of his hand .

عصبانی از پشه، او با یک حرکت سریع دستش به آن ضربه زد.

to maul [فعل]
اجرا کردن

سخت زخمی کردن

Ex: In the forest , wild animals often maul smaller creatures as part of the natural order .

در جنگل، حیوانات وحشی اغلب موجودات کوچکتر را به عنوان بخشی از نظم طبیعی دریده می‌کنند.

to thrash [فعل]
اجرا کردن

سخت کتک زدن

Ex: Some individuals regularly thrash their belongings when faced with challenges .

برخی افراد به طور منظم وسایل خود را هنگام مواجهه با چالش‌ها می‌کوبند.

to swoop [فعل]
اجرا کردن

حمله‌ور شدن

Ex: Intelligence agencies executed a covert operation , swooping on a known terrorist cell .

سازمان‌های اطلاعاتی یک عملیات مخفی را اجرا کردند، حمله‌ور شدن به یک سلول تروریستی شناخته‌شده.

to thump [فعل]
اجرا کردن

ضربه زدن

Ex: She thumped the door with her fist to get someone 's attention .

او با مشت خود به در کوبید تا توجه کسی را جلب کند.

to jab [فعل]
اجرا کردن

سریع مشت زدن

Ex: The child playfully jabbed their friend with a toy sword during their imaginary swordfight .

کودک با شمشیر اسباب‌بازی در طی جنگ شمشیربازی خیالی‌شان دوستش را فرونواخت.

to grapple [فعل]
اجرا کردن

با کسی دست و پنجه نرم کردن (در کشتی)

Ex: After the heated argument , they decided to physically grapple as a way to release pent-up frustration .

پس از بحث داغ، آنها تصمیم گرفتند به صورت فیزیکی کشتی بگیرند تا ناامیدی انباشته شده را رها کنند.

to slam [فعل]
اجرا کردن

کوبیدن

Ex: In a fit of frustration , he slammed the malfunctioning phone on the desk .

در لحظه‌ای از ناامیدی، او تلفن خراب را روی میز کوبید.

واژگان برای IELTS General (نمره 6-7)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار Intensity زمان و مدت فضا و منطقه
اشکال Speed Significance Insignificance
قدرت و نفوذ بی نظیری عمومیت Complexity
کیفیت بالا کیفیت پایین Value چالش‌ها
ثروت و موفقیت فقر و شکست سن و ظاهر شکل بدن
Wellness قابلیت فکری ناتوانی فکری صفات مثبت انسانی
صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی رفتارهای مالی رفتارهای اجتماعی
صفات تندخو پاسخ‌های عاطفی مثبت پاسخ‌های عاطفی منفی حالت‌های عاطفی مثبت
حالت‌های عاطفی منفی طعم‌ها و بوها بافت‌ها صداها
Temperature Probability تلاش و پیشگیری نظرات
افکار و تصمیمات تشویق و دلسردی دانش و اطلاعات درخواست و پیشنهاد
احترام و تایید پشیمانی و اندوه اقدامات رابطه‌ای اقدامات و واکنش های فیزیکی
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها حرکات فرماندهی و اعطای مجوزها
درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس پیش‌بینی
لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا تغییر و شکل دادن
خلق و تولید سازماندهی و جمع آوری سرگرمی ها و روال ها Shopping
مالی و ارز Workplace زندگی اداری شغل‌های تخصصی
مشاغل کار دستی مشاغل خدمات و پشتیبانی حرفه‌های خلاقانه و هنری House
Human Body Health ورزش مسابقات ورزشی
Transportation Society رویدادهای اجتماعی حیوانات
بخش های شهر غذا و نوشیدنی دوستی و دشمنی جنسیت و تمایلات جنسی
Family سبک‌های رابطه روابط عاشقانه احساسات مثبت
احساسات منفی سفر و گردشگری Migration مواد
Pollution فجایع قیدهای نظر و قطعیت قیدهای حالت
Weather قیدهای درجه قیدهای زمان و تکرار قیدهای هدف و تأکید
قیدهای پیوندی