واژگان برای IELTS General (نمره 6-7) - لمس و نگه داشتن

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به لمس کردن و نگه داشتن را که برای آزمون عمومی آموزش آیلتس ضروری است، یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS General (نمره 6-7)
to grasp [فعل]
اجرا کردن

محکم گرفتن

Ex: In a moment of excitement , the toddler attempted to grasp a handful of colorful candies .

در لحظه‌ای از هیجان، کودک نوپا سعی کرد یک مشت آب‌نبات رنگارنگ را بگیرد.

to clutch [فعل]
اجرا کردن

محکم گرفتن

Ex: The child clutched the teddy bear tightly as they walked through the dark hallway .

کودک خرس Teddy را محکم چسباند در حالی که از راهروی تاریک عبور می‌کردند.

to grip [فعل]
اجرا کردن

محکم گرفتن

Ex: To maintain balance on the icy surface , he had to grip the railing .

برای حفظ تعادل روی سطح یخی، او مجبور بود نرده را محکم بگیرد.

to clasp [فعل]
اجرا کردن

محکم گرفتن

Ex: As they walked through the dark forest , they clasped each other 's hands for reassurance .

در حالی که از جنگل تاریک می‌گذشتند، برای اطمینان دست‌های یکدیگر را محکم گرفتند.

to pinch [فعل]
اجرا کردن

نیشگون گرفتن

Ex: The chef instructed the students to pinch the edges of the pastry to create a decorative pattern .

آشپز به دانش‌آموزان دستور داد که لبه‌های خمیر را نیشگون بگیرند تا یک الگوی تزئینی ایجاد کنند.

to stroke [فعل]
اجرا کردن

نوازش کردن

Ex: The child carefully approached the shy puppy and began to stroke its fur to establish trust .

کودک با احتیاط به سمت توله سگ خجالتی رفت و شروع به نوازش کردن موهایش کرد تا اعتماد ایجاد کند.

to pet [فعل]
اجرا کردن

نوازش کردن

Ex: The soft , furry rabbit nuzzled against her hand as she petted it in the backyard .

خرگوش نرم و پشمالو به دستش مالید در حالی که او در حیاط خلوت آن را نوازش می‌کرد.

اجرا کردن

ماهرانه به‌کار گرفتن

Ex: He was able to manipulate the complex machinery with precision , ensuring that everything ran smoothly .

او توانست ماشین‌آلات پیچیده را با دقت دستکاری کند، مطمئن شود که همه چیز به آرامی پیش می‌رود.

to fold [فعل]
اجرا کردن

تا کردن

Ex: To save space , she folded the clothes and arranged them in the suitcase .

برای صرفه‌جویی در فضا، او لباس‌ها را تا کرد و در چمدان چید.

to unfold [فعل]
اجرا کردن

(باز کردن) چیزی که تا شده است

Ex: The scientist unfolded the blueprint for the experiment .

دانشمند طرح را برای آزمایش باز کرد.

to twiddle [فعل]
اجرا کردن

دستکاری کردن

Ex: The bored student twiddled a pencil while daydreaming in class .

دانش آموز خسته در حالی که در کلاس رویاپردازی می‌کرد، یک مداد را می‌چرخاند.

to fondle [فعل]
اجرا کردن

نوازش کردن

Ex: The pet owner fondled the cat 's ears , soothing it with gentle strokes .

صاحب حیوان خانگی گوش‌های گربه را نوازش کرد و با لمس‌های ملایم آن را آرام کرد.

to fiddle [فعل]
اجرا کردن

با چیزی بازی کردن

Ex:

در حالی که در افکار خود غرق شده است، اغلب با گردنبند خود بازی می‌کند، عادتی که در طول سال‌ها ایجاد کرده است.

to seize [فعل]
اجرا کردن

به زور گرفتن

Ex: The eagle swooped down to seize a fish from the water with its talons .

عقاب برای گرفتن یک ماهی از آب با چنگال‌هایش به پایین شیرجه زد.

to tweak [فعل]
اجرا کردن

نیشگون گرفتن

Ex: Trying to wake up her sleepy friend , she gently tweaks the tip of his nose .

در تلاش برای بیدار کردن دوست خواب‌آلودش، او به آرامی نوک بینی او را نیشگون می‌گیرد.

to clench [فعل]
اجرا کردن

محکم گرفتن

Ex: Anticipating a challenging climb , the mountaineer clenches the rope tightly in preparation .

با پیش‌بینی صعودی چالش‌برانگیز، کوهنورد طناب را محکم می‌فشارد تا آماده شود.

واژگان برای IELTS General (نمره 6-7)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار Intensity زمان و مدت فضا و منطقه
اشکال Speed Significance Insignificance
قدرت و نفوذ بی نظیری عمومیت Complexity
کیفیت بالا کیفیت پایین Value چالش‌ها
ثروت و موفقیت فقر و شکست سن و ظاهر شکل بدن
Wellness قابلیت فکری ناتوانی فکری صفات مثبت انسانی
صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی رفتارهای مالی رفتارهای اجتماعی
صفات تندخو پاسخ‌های عاطفی مثبت پاسخ‌های عاطفی منفی حالت‌های عاطفی مثبت
حالت‌های عاطفی منفی طعم‌ها و بوها بافت‌ها صداها
Temperature Probability تلاش و پیشگیری نظرات
افکار و تصمیمات تشویق و دلسردی دانش و اطلاعات درخواست و پیشنهاد
احترام و تایید پشیمانی و اندوه اقدامات رابطه‌ای اقدامات و واکنش های فیزیکی
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها حرکات فرماندهی و اعطای مجوزها
درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس پیش‌بینی
لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا تغییر و شکل دادن
خلق و تولید سازماندهی و جمع آوری سرگرمی ها و روال ها Shopping
مالی و ارز Workplace زندگی اداری شغل‌های تخصصی
مشاغل کار دستی مشاغل خدمات و پشتیبانی حرفه‌های خلاقانه و هنری House
Human Body Health ورزش مسابقات ورزشی
Transportation Society رویدادهای اجتماعی حیوانات
بخش های شهر غذا و نوشیدنی دوستی و دشمنی جنسیت و تمایلات جنسی
Family سبک‌های رابطه روابط عاشقانه احساسات مثبت
احساسات منفی سفر و گردشگری Migration مواد
Pollution فجایع قیدهای نظر و قطعیت قیدهای حالت
Weather قیدهای درجه قیدهای زمان و تکرار قیدهای هدف و تأکید
قیدهای پیوندی