رنگ‌ها و اشکال - اشکال دو بعدی

این درس را بخوانید تا نام برخی از اشکال دو بعدی به انگلیسی را یاد بگیرید، مانند "بادبادک"، "مربع" و "بیضی".

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
رنگ‌ها و اشکال
circle [اسم]
اجرا کردن

دایره

Ex: The Olympic rings are five interlocking circles representing continents .

حلقه‌های المپیک پنج دایره درهم تنیده هستند که قاره‌ها را نشان می‌دهند.

triangle [اسم]
اجرا کردن

مثلث

Ex: In geometry class , they learned how to calculate the area of a triangle .

در کلاس هندسه، آنها یاد گرفتند که چگونه مساحت یک مثلث را محاسبه کنند.

rectangle [اسم]
اجرا کردن

مستطیل

Ex: Many road signs are shaped like rectangles for easy visibility .

بسیاری از علائم راهنمایی و رانندگی به شکل مستطیل هستند برای دید آسان.

square [اسم]
اجرا کردن

مربع

Ex: The game board was divided into squares for playing chess .

صفحه بازی به مربع‌ها برای بازی شطرنج تقسیم شده بود.

polygon [اسم]
اجرا کردن

چندضلعی

Ex: Architects often use polygons in their designs for aesthetic and structural purposes .

معماران اغلب از چندضلعی‌ها در طراحی‌های خود برای مقاصد زیبایی‌شناختی و ساختاری استفاده می‌کنند.

اجرا کردن

مثلث غیر قائم الزاویه

Ex: In class , we learned how to calculate the area of an oblique triangle .

در کلاس، یاد گرفتیم که چگونه مساحت یک مثلث مایل را محاسبه کنیم.

اجرا کردن

مثلث مختلف الاضلاع

Ex: In geometry class , we measured the angles of various scalene triangles .

در کلاس هندسه، زوایای چندین مثلث نامتساوی‌الاضلاع را اندازه‌گیری کردیم.

اجرا کردن

* مثلث متساوی‌الساقین

Ex: An equilateral triangle is a special case of an isosceles triangle where all three sides and angles are equal .

مثلث متساوی‌الاضلاع حالت خاصی از مثلث متساوی‌الساقین است که در آن هر سه ضلع و زاویه برابر هستند.

اجرا کردن

مثلث متساوی‌الاضلاع

Ex: The logo of the company featured an equilateral triangle as a symbol of balance .

لوگوی شرکت شامل یک مثلث متساوی الاضلاع به عنوان نماد تعادل بود.

اجرا کردن

مثلث حاده

Ex: A tree 's branches outlined an acute-angled triangle against the sunset .

شاخه‌های یک درخت یک مثلث تندزاویه را در مقابل غروب خورشید ترسیم می‌کردند.

اجرا کردن

مثلث‌ منفرجه

Ex: The artist painted a landscape with a riverbank forming an obtuse-angled triangle .

هنرمند یک منظره با یک ساحل رودخانه نقاشی کرد که یک مثلث منفرجه تشکیل می‌دهد.

semicircle [اسم]
اجرا کردن

نیم‌دایره

Ex: The moon appeared as a bright semicircle in the night sky .

ماه به عنوان یک نیم دایره درخشان در آسمان شب ظاهر شد.

lozenge [اسم]
اجرا کردن

لوزی

Ex: In geometry class , she measured the angles of the lozenge .
oblong [اسم]
اجرا کردن

مستطیل دورگرد

Ex:

رایانه لوحی دارای طراحی مستطیل کشیده بود که نگه داشتن آن با یک دست را آسان می‌کرد.

oval [اسم]
اجرا کردن

بیضی

Ex: She drew an oval to represent an egg in her illustration .

او یک بیضی کشید تا یک تخم مرغ را در تصویرش نشان دهد.