to consume a drug or substance in order to experience euphoria or altered consciousness
Here you will find slang for drug consumption and use, capturing casual terms for taking or using various substances.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
to consume a drug or substance in order to experience euphoria or altered consciousness
to snort a small amount of a powdered drug, typically cocaine or similar substances
to smoke heroin, typically by heating it on foil and inhaling the vapors
تزریق کردن
او بعداً تزریق خواهد کرد وقتی کسی نگاه نمیکند.
آماده کردن یک خط
او بعداً وقتی موسیقی بلندتر شود، یک خط دیگر را آماده خواهد کرد.
تزریق مواد مخدر
پلیس گروهی از افراد را کشف کرد که در ساختمان متروکه مواد تزریق میکردند.
گرم کردن
او قطعه دیگری را میسوزاند وقتی موسیقی بلندتر شود.
قورت دادن
او بعداً یک قرص دیگر را بمب خواهد کرد وقتی که اثر قویتری بخواهد.
تجویز دارو از طریق مقعد
او بعداً میچسباند وقتی کسی نگاه نمیکند.
دَب زدن
او بعداً دب خواهد زد وقتی دوستانش برسند.
اسنیف کردن
او دوباره مصرف خواهد کرد وقتی موسیقی بلندتر شود.
بو کشیدن
افسر مخفی مشاهده کرد که مظنونان در ساختمان متروکه متامفتامین را میکشیدند.
تزریق کردن
او دوزهای کوچک را تزریق میکند تا اثرات را سریعتر احساس کند.
تأمین کردن
او بعداً امشب مقداری MDMA سرو خواهد کرد.
| استفاده از مواد و اثرات فارماکولوژیک | |||
|---|---|---|---|
| Cannabis & Consumption | Other Drugs & Substances | Drug Mixtures | Drug Consumption & Use |
| Alcohol | Alcohol Effects & Mild Highs | Highs & Psychoactive States | |