علف
او زیاد نمینوشد، اما تقریباً هر آخر هفته گل میکشد.
Here you will find slang related to cannabis and its consumption, covering terms for marijuana, smoking, and related activities.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
علف
او زیاد نمینوشد، اما تقریباً هر آخر هفته گل میکشد.
علف
او میگوید کشیدن گل به او کمک میکند بهتر بخوابد.
a psychoactive drug made from the Cannabis plant, typically smoked or ingested for its intoxicating effects
مفصل
من سالهاست که یک سیگاری حشیش نکشیدهام؛ الان خیلی قویتر میزند.
یک هیت
ما دستگاه را راهاندازی کردیم و قبل از فیلم چند دب زدیم.
آبنبات جیلی حشیش
آنها یک آبنبات جویدنی را به اشتراک گذاشتند و سپس تمام شب کارتون تماشا کردند.
بلانت
آن blunt سختتر از آنچه انتظار داشتم زد؛ برای امشب کارم تمام است.
ته سیگار ماریجوانا
ته سیگار را پرت نکن؛ میتوانیم از آن برای یک سیگار جدید استفاده کنیم.
بُخار طعمدار
ما از میان پارک قدم زدیم و تماشا کردیم که همه هوای معطر میکشند.
یک کیسه
من به طور تصادفی کیسهام را تمام شب روی پیشخوان گذاشتم.
قاپیدن
به او گفتیم که در مهمانی ویپ را بوگارت نکند.
معتاد به ماری جوانا
فیلم گروهی از معتادان به ماریجوانا را دنبال میکند که سعی دارند هفته امتحانات نهایی را پشت سر بگذارند.
| استفاده از مواد و اثرات فارماکولوژیک | |||
|---|---|---|---|
| Cannabis & Consumption | Other Drugs & Substances | Drug Mixtures | Drug Consumption & Use |
| Alcohol | Alcohol Effects & Mild Highs | Highs & Psychoactive States | |