پرمیوم|اپلیکیشن موبایل|دیکشنری

Langeek

جدول برترین‌ها

حالت شب

شروع به یادگیری

اصطلاحات

دستور زبان

اپلیکیشن موبایل پرمیوم دیکشنری

pattern

صفات ارتباطی - صفت های زیست شناسی

این صفات مربوط به حوزه زیست‌شناسی است، که شامل مطالعه موجودات زنده، ساختار، عملکرد، رفتار و غیره می‌شود.

مرور

فلش‌کارت‌ها

املای کلمه

آزمون

شروع یادگیری

Categorized English Relational Adjectives

[صفت]

relating to processes and behaviors involved in the creation of offspring within a species

تولید مثل

تولید مثل

Ex: Reproductive health encompasses aspects like contraception , family planning , and sexually transmitted infection prevention .سلامت **باروری** شامل جنبه‌هایی مانند پیشگیری از بارداری، برنامه‌ریزی خانواده و پیشگیری از عفونت‌های مقاربتی می‌شود.

بستن

[صفت]

relating to the chemical processes that occur within a living organism to maintain life

متابولیک

متابولیک

Ex: Metabolic disorders like diabetes can disrupt normal glucose metabolism.اختلالات **متابولیک** مانند دیابت می‌توانند متابولیسم طبیعی گلوکز را مختل کنند.

بستن

[صفت]

capable of causing disease

بیماریزا, مضر

بیماریزا, مضر

Ex: Pathogenic organisms can make you sick .ارگانیسم‌های **بیماری‌زا** می‌توانند شما را بیمار کنند.

بستن

[صفت]

(of plants or animals) feeding on the meat or flesh of other animals

گوشت‌خوار

گوشت‌خوار

Ex: Some species of birds , like eagles and hawks , are carnivorous and hunt small mammals and birds .برخی از گونه‌های پرندگان، مانند عقاب‌ها و شاهین‌ها، **گوشتخوار** هستند و پستانداران کوچک و پرندگان را شکار می‌کنند.

بستن

[صفت]

(of an animal) solely feeding on plants

گیاه‌خوار

گیاه‌خوار

Ex: Caterpillars are herbivorous larvae that feed on the leaves of plants before metamorphosing into butterflies or moths .کرم‌های پروانه لاروهای **گیاهخوار** هستند که قبل از تبدیل شدن به پروانه یا بید از برگ گیاهان تغذیه می‌کنند.

بستن

[صفت]

relating to the science that explores living organisms and their functions

بیولوژیکی, زیستی

بیولوژیکی, زیستی

Ex: The study of anatomy and physiology is a fundamental aspect of biological science.مطالعه آناتومی و فیزیولوژی جنبه اساسی علم **زیستی** است.

بستن

[صفت]

concerning or involving the study of plants, their structure, genetics, classification, etc.

مربوط به گیاه‌شناسی

مربوط به گیاه‌شناسی

Ex: Botanical medicine utilizes plant-based remedies for various health purposes.پزشکی **گیاهی** از درمان‌های مبتنی بر گیاه برای اهداف مختلف سلامتی استفاده می‌کند.

بستن

[صفت]

relating to a carbon-based compound that has a biological origin

آلی

آلی

Ex: Organic synthesis involves the creation of complex carbon-based molecules for pharmaceutical and materials science applications .سنتز **آلی** شامل ایجاد مولکول‌های پیچیده مبتنی بر کربن برای کاربردهای دارویی و علوم مواد می‌شود.

بستن

[صفت]

having more than one cell

چند سلولی, مالتی سلولار

چند سلولی, مالتی سلولار

Ex: Fungi , like mushrooms and molds , are multicellular and play vital roles in decomposition .قارچ‌ها، مانند **چندسلولی** و کپک‌ها، نقش حیاتی در تجزیه دارند.

بستن

[صفت]

relating to or characteristic of fungi, which are a diverse group of organisms including molds, mushrooms, and yeasts

قارچی

قارچی

Ex: Ringworm is a contagious fungal infection that causes a ring-shaped rash on the skin.کچلی یک عفونت **قارچی** مسری است که باعث ایجاد بثورات حلقوی روی پوست می‌شود.

بستن

[صفت]

involving a mutually beneficial relationship between two different organisms

همزیستی, متعاملانه

همزیستی, متعاملانه

Ex: Certain species of birds , known as oxpeckers , have a symbiotic relationship with large mammals like rhinos and zebras , feeding on parasites found on their skin .برخی از گونه‌های پرندگان، معروف به پرنده‌های گاوچران، رابطه **همزیستی** با پستانداران بزرگی مانند کرگدن‌ها و گورخرها دارند و از انگل‌های موجود بر روی پوست آنها تغذیه می‌کنند.

بستن

[صفت]

relating to mammals, animals that give birth to live young and nurse them with milk

پستاندار

پستاندار

Ex: Squirrels and mice , commonly found in various habitats , are small mammalian rodents .سنجاب‌ها و موش‌ها، که معمولاً در زیستگاه‌های مختلف یافت می‌شوند، جوندگان کوچک **پستاندار** هستند.

بستن

[صفت]

able to use sunlight to make food from carbon dioxide and water

فتوسنتزی, قادر به فتوسنتز

فتوسنتزی, قادر به فتوسنتز

Ex: Grasses , such as wheat and rice , are photosynthetic plants that provide food for many animals .علف‌ها، مانند گندم و برنج، گیاهان **فتوسنتزی** هستند که غذا را برای بسیاری از حیوانات فراهم می‌کنند.

بستن

[صفت]

having characteristics associated with modern humans, including advanced cognitive abilities and complex social structures

ساپینس, انسان مدرن

ساپینس, انسان مدرن

Ex: Sapiens behavior includes cooperation, altruism, and empathy towards others.رفتار **ساپینس** شامل همکاری، نوع دوستی و همدلی نسبت به دیگران می‌شود.

بستن

[صفت]

relating to reptiles, which are cold-blooded animals with scaly skin and usually lay eggs

خزنده, مربوط به خزندگان

خزنده, مربوط به خزندگان

Ex: Crocodiles and alligators are large reptilian predators often found near water bodies .کروکودیل‌ها و الیگیتورها شکارچیان بزرگ **خزنده** هستند که اغلب در نزدیکی آب‌ها یافت می‌شوند.

بستن

[صفت]

relating to organisms that live on or inside other organisms, benefiting at the expense of their hosts

انگلی, پارازیتی

انگلی, پارازیتی

Ex: Parasitic fungi , like the cordyceps fungus , infect insects and alter their behavior to aid in their own reproduction .قارچ‌های **انگلی**، مانند قارچ کوردیسپس، حشرات را آلوده کرده و رفتار آنها را برای کمک به تولید مثل خود تغییر می‌دهند.

بستن

[صفت]

relating to or made from herbs, which are plants valued for their medicinal, aromatic, or culinary properties

گیاهی, عطاری

گیاهی, عطاری

Ex: Herbal skincare products , containing ingredients like aloe vera and tea tree oil , are favored for their natural properties .محصولات مراقبت از پوست **گیاهی**، حاوی موادی مانند آلوئه ورا و روغن درخت چای، به دلیل خواص طبیعی‌شان مورد توجه هستند.

بستن

[صفت]

needing oxygen or air to function or survive

هوازی, نیاز به اکسیژن دارد

هوازی, نیاز به اکسیژن دارد

Ex: Aerobic organisms , such as humans and most animals , require oxygen for survival and energy production .ارگانیسم‌های **هوازی**، مانند انسان‌ها و بیشتر حیوانات، برای بقا و تولید انرژی به اکسیژن نیاز دارند.

بستن

[صفت]

related only to the body, distinct from mental or emotional aspects

بدنی, جسمی، مادی، تنی

بدنی, جسمی، مادی، تنی

Ex: Somatic complaints , such as stomach pain or fatigue , can be influenced by psychological factors .شکایات **سوماتیک**، مانند درد معده یا خستگی، می‌توانند تحت تأثیر عوامل روانی قرار گیرند.

بستن

[صفت]

related to evolution or the slow and gradual development of something

تکاملی, فرگشتی

تکاملی, فرگشتی

Ex: The evolutionary relationship between species can be inferred through comparative anatomy and DNA analysis .رابطه **تکاملی** بین گونه‌ها را می‌توان از طریق کالبدشناسی مقایسه‌ای و تحلیل DNA استنباط کرد.

بستن

[صفت]

related to or adapted for living or functioning in water

آبزی, آبی

آبزی, آبی

Ex: Aquatic birds, including ducks and swans, inhabit lakes, rivers, and oceans for feeding and nesting.پرندگان **آبزی**، از جمله اردک‌ها و قوها، در دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و اقیانوس‌ها برای تغذیه و لانه‌سازی ساکن هستند.

بستن

[صفت]

relating to the natural world and effects of human actions on it

زیست‌محیطی, زیست‌محیطی

زیست‌محیطی, زیست‌محیطی

Ex: Environmental awareness campaigns raise public consciousness about issues like climate change and wildlife conservation .کمپین‌های آگاهی‌بخشی **محیط زیستی** آگاهی عمومی را در مورد مسائلی مانند تغییرات آب و هوایی و حفاظت از حیات وحش افزایش می‌دهند.

بستن

[صفت]

related to the sea and the different life forms that exist there

دریایی

دریایی

Ex: Marine biology focuses on studying the organisms and environments of the ocean .زیست‌شناسی **دریایی** بر مطالعه موجودات و محیط‌های اقیانوس متمرکز است.

بستن

[صفت]

related to the practice or science of farming

کشاورزی, زراعتی

کشاورزی, زراعتی

Ex: Sustainable agricultural methods aim to minimize environmental impact while maximizing productivity .روش‌های **کشاورزی** پایدار به دنبال به حداقل رساندن تأثیرات زیست‌محیطی در حین حداکثر کردن بهره‌وری هستند.

بستن

[صفت]

related to the connection between animals, plants, and humans and their environment

زیست‌بومی, بوم‌شناسی

زیست‌بومی, بوم‌شناسی

Ex: Ecological awareness encourages individuals to adopt environmentally friendly practices in their daily lives .آگاهی **اکولوژیک** افراد را تشویق می‌کند تا در زندگی روزمره خود از روش‌های دوستدار محیط زیست استفاده کنند.

بستن

[صفت]

relating to a large mass of compressed ice like those near the poles or on mountains

یخچالی (جغرافیا)

یخچالی (جغرافیا)

Ex: Glacial deposits left by ancient ice sheets shaped the landscape of the region .رسوبات **یخچالی** باقی‌مانده از صفحات یخی باستانی، چشمانداز منطقه را شکل دادند.

بستن

[صفت]

connected to the parts of the DNA in cells, called genes, that determine hereditary traits

ژنتیکی

ژنتیکی

Ex: Genetic counseling helps individuals and families understand the implications of their genetic makeup and make informed decisions about their health .مشاوره **ژنتیکی** به افراد و خانواده‌ها کمک می‌کند تا پیامدهای ساختار ژنتیکی خود را درک کنند و تصمیمات آگاهانه‌ای درباره سلامت خود بگیرند.

بستن

[صفت]

not possessing the characteristics or properties associated with living organisms

غیر آلی, معدنی

غیر آلی, معدنی

Ex: Inorganic substances do not undergo biological processes such as metabolism or reproduction .مواد **غیرآلی** فرآیندهای زیستی مانند متابولیسم یا تولید مثل را طی نمی‌کنند.

بستن

[صفت]

relating to or characteristic of mitochondria, which are organelles found in cells responsible for energy production

میتوکندریایی، مربوط به میتوکندری

میتوکندریایی، مربوط به میتوکندری

Ex: Mitochondrial biogenesis refers to the process of creating new mitochondria within cells to meet energy demands .بیوژنز **میتوکندریایی** به فرآیند ایجاد میتوکندری های جدید درون سلول ها برای پاسخگویی به تقاضای انرژی اشاره دارد.

بستن

[صفت]

relating to the complete set of genes or genetic material present in an organism

ژنومی

ژنومی

Ex: Genomic data analysis involves processing and interpreting vast amounts of genetic information to gain insights into biological processes and diseases .تجزیه و تحلیل داده‌های **ژنومی** شامل پردازش و تفسیر مقادیر زیادی از اطلاعات ژنتیکی برای به دست آوردن بینش در مورد فرآیندهای بیولوژیکی و بیماری‌ها می‌شود.

بستن

[صفت]

relating to or characteristic of a metabolic state known as ketosis, where the body produces ketone bodies as an alternative energy source

کتوژنیک, مربوط به کتوزیس

کتوژنیک, مربوط به کتوزیس

Ex: Following a ketogenic diet may lead to rapid weight loss due to the body 's reliance on stored fat for fuel .پیروی از یک رژیم **کتوژنیک** ممکن است به دلیل وابستگی بدن به چربی ذخیره شده به عنوان سوخت، منجر به کاهش وزن سریع شود.

بستن

صفات ارتباطی

دانلود اپلیکشن LanGeek