سر
او سرش را خاراند، در حالی که سعی میکرد به یاد بیاورد.
Here you will find slang for body parts, covering casual, humorous, or informal ways people refer to different areas of the body.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
سر
او سرش را خاراند، در حالی که سعی میکرد به یاد بیاورد.
کله
او به سرش ضربه زد، و سخت در مورد مشکل فکر میکرد.
صورت
او قبل از تماس تصویری صورتش را تمیز کرد.
دهن
سس را از روی دهانت پاک کن قبل از اینکه عکس بگیری.
چشم
چشمانت را در حین رانندگی روی جاده نگه دار.
بینی
با دستهای کثیف بینی خود را لمس نکنید.
چنگال
او به طور تصادفی با پنجه اش به میز کوبید.
عضله دوسر
pipes آن پسر دیوانهکننده است؛ نمیتوانم صبر کنم تا ببینمشان خم میشوند.
شکمگنده (بهخاطر خوردن آبجوی زیاد)
بسیاری از پدران با گذشت زمان شکم آبجویی پیدا میکنند.
ماتحت
او در حالی که شوخی میکردند، دوستش را روی کپل زد.
کپل
آنها خندیدند در حالی که دوستشان را تماشا میکردند که کونش را روی زمین رقص تکان میداد.
پاها
او از پیادهروی تمام روز پاهای دردناکی دارد.