ظاهر و تناسب اندام - Appearance & Attractiveness

Here you will find slang about appearance and attractiveness, capturing how people talk about looks, style, and physical appeal.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
ظاهر و تناسب اندام
snack [اسم]
اجرا کردن

خوشگل

Ex: Stop staring , but honestly , he 's a snack .

دست از خیره شدن بردار، اما صادقانه بگویم، او یک snack است.

whole meal [اسم]
اجرا کردن

یک وعده کامل

Ex:

آن مرد وارد شد، و صادقانه بگویم، او یک وعده کامل است.

fine [صفت]
اجرا کردن

خوش‌تیپ

Ex: That actor is fine , no wonder everyone 's obsessed .

آن بازیگر خوش‌تیپ است، جای تعجب نیست که همه وسواس دارند.

beat [صفت]
اجرا کردن

آرایش شده بی‌نقص

Ex:

واو، آرایش تو بی‌نقص است، می‌توانی روی جلد مجله باشی.

face card [اسم]
اجرا کردن

جذابیت چهره

Ex: Do n't underestimate her , her face card is insane .

او را دست کم نگیر، face card او باورنکردنی است.

lewk [اسم]
اجرا کردن

سبک متمایز

Ex:

او مدل موهایش را تغییر داد و lewk خود را کاملاً ارتقا داد.

on fleek [عبارت]
اجرا کردن

perfectly styled, neat, or well-groomed

Ex:
dime piece [اسم]
اجرا کردن

یک زیبایی مطلق

Ex:

نمی‌توانم باور کنم که او مجرد است؛ او به معنای واقعی کلمه فردی بسیار جذاب است.

dreamboat [اسم]
اجرا کردن

آدم بسیار جذاب (به‌خصوص مرد)

Ex: She keeps describing her coworker as a dreamboat .

او همچنان همکارش را به عنوان یک آرزو توصیف می‌کند.

smoke show [اسم]
اجرا کردن

یک زیبایی خیره کننده

Ex:

نمی‌توانم باور کنم که او مجرد است؛ او یک نمایش دودی است.

stone-cold fox [عبارت]
اجرا کردن

an extremely attractive or striking person, often implying confidence and allure

Ex:
glow-up [اسم]
اجرا کردن

دگرگونی قابل توجه

Ex:

او در حال تجربه یک گلو-آپ است؛ موی جدید، کمد لباس جدید، اعتماد به نفس جدید.

glow-down [اسم]
اجرا کردن

افت ظاهر

Ex:

گلو-داون آن سلبریتی طرفداران آنلاین را شگفت‌زده کرد.

اجرا کردن

بهبود ظاهر فیزیکی

Ex:

بعد از اینکه او لوکس‌مکس کرد، اعتماد به نفسش به شدت افزایش یافت.

to yassify [فعل]
اجرا کردن

زیبا کردن

Ex:

طرفداران عاشق یسیفای کردن عکس‌های قدیمی بازیگران برای تفریح هستند.

mewing [اسم]
اجرا کردن

تکنیک میوینگ

Ex:

او یک ویدیوی قبل و بعد پست کرد که پیشرفت او در مِوینگ را نشان می‌داد.

gyatt [حرف ندا]
اجرا کردن

وای!

Ex:

او سلفی خود را پست کرد، و من مثل، gyatt !

thicc [صفت]
اجرا کردن

توپر

Ex:

شخصیت در بازی عمداً thicc است.

slim thick [صفت]
اجرا کردن

لاغر و خوشاندام

Ex:

او برای حفظ اندام slim thick خود ورزش کرد.

dad bod [اسم]
اجرا کردن

بدن پدر

Ex:

او در مورد dad bod خود شوخی کرد در حالی که تی‌شرتش را در ساحل در می‌آورد.

mom bod [اسم]
اجرا کردن

بدن مادر

Ex:

او از بدن مادرانه او تعریف کرد و گفت که او فوق‌العاده به نظر می‌رسد.

اجرا کردن

مدل مو 'می‌توانم با مدیر صحبت کنم'

Ex:

با مو قضاوت نکنید؛ این فقط یک مدل موی 'می‌توانم با مدیر صحبت کنم؟' است.

cue ball [اسم]
اجرا کردن

a bald person, referencing the smooth white ball used in billiards

Ex: The actor went cue ball for his new role .

بازیگر برای نقش جدیدش توپ بیلیارد شد.

busted [صفت]
اجرا کردن

خسته

Ex:

آن مبل قدیمی خراب و فرسوده به نظر می‌رسد.

crusty [صفت]
اجرا کردن

کثیف

Ex: Her shoes were crusty from walking through the mud .

کفش‌هایش از راه رفتن در گل پوسته‌پوسته شده بودند.

clapped [صفت]
اجرا کردن

زشت

Ex:

او شوخی کرد که سلفی‌اش clapped درآمد.

to smize [فعل]
اجرا کردن

لبخند زدن با چشم‌ها

Ex:

بازیگر در طول مصاحبه با چشمانش لبخند زد، نگاهی جذاب بخشید.