ظاهر و تناسب اندام - Fashion & Style
Here you will find slang about fashion and style, reflecting trends, clothing, and how people express themselves through their appearance.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
استایل
همه در مهمانی از استایل او تعریف کردند.
الماسها
مچهای رپر با یخ پوشیده شده بود.
کریستالی
او بدون توجه به مناسبت یخی باقی میماند.
لباس
من به کمی لباس جدید برای جشنواره این آخر هفته نیاز دارم.
استایل
سواگ او در زمین بسکتبال بینظیر است.
مثل بچهپولدار مدرسه
او یک ظاهر پریپی با یک کاردیگان و گردنبند مروارید به خود گرفت.
با استایل پوشیدن
آنها برای کنسرت لباسهای هماهنگ را راک کردند.
کفش ورزشی
همه در مدرسه کفشهای ورزشی او را تحسین کردند.
خارج کردن از حالت مرده
او کفشهایی را که ماهها نگه داشته بود از حالت مرده خارج کرد.
کفشهای آتشین
او در حال پسانداز است تا مقداری heat برای مجموعهاش به دست آورد.
کفش های فرسوده
او کفشهای فرسوده خود را برای تمرین در کیف ورزشی انداخت.
شلوارک مادربزرگ
من راحتی را به سبک ترجیح میدهم، بنابراین اغلب شورت مادربزرگ میپوشم.