کتاب 'تاپ ناچ' 2A - واحد 4 - درس 3

در اینجا واژگان از واحد 4 - درس 3 در کتاب درسی Top Notch 2A را پیدا خواهید کرد، مانند "لوکس"، "کابریولت"، "اندازه کامل" و غیره.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
کتاب 'تاپ ناچ' 2A
luxury [اسم]
اجرا کردن

تجملات

Ex: The car 's luxury made it a symbol of status and wealth in the community .

لوکس بودن ماشین آن را به نمادی از جایگاه و ثروت در جامعه تبدیل کرد.

car [اسم]
اجرا کردن

خودرو

Ex: They are selling their old car and buying a new one .

آنها ماشین قدیمی خود را می‌فروشند و یک ماشین جدید می‌خرند.

type [اسم]
اجرا کردن

نوع

Ex: The city is known for its diverse population , attracting people of various types from all over the world .

این شهر به خاطر جمعیت متنوعش شناخته شده است و افراد انواع مختلف را از سراسر جهان جذب می‌کند.

full-size [صفت]
اجرا کردن

با اندازه استاندارد

Ex: He bought a full-size refrigerator to fit in his new kitchen .

او یک یخچال تمام‌اندازه خرید تا در آشپزخانه جدیدش جا شود.

sedan [اسم]
اجرا کردن

خودرو سواری

Ex: He opened the sedan 's boot to load the groceries .

او صندوق عقب سدان را باز کرد تا مواد غذایی را بار بزند.

compact car [اسم]
اجرا کردن

خودرو کامپکت

Ex: With its sleek design and modern features , the compact car offered a stylish and practical option for urban commuters .

با طراحی شیک و ویژگی‌های مدرن، خودروی جمع و جور گزینه‌ای شیک و عملی برای مسافران شهری ارائه داد.

convertible [اسم]
اجرا کردن

خودروی کروکی

Ex: The car show featured several vintage convertibles .

نمایشگاه ماشین چندین کابریولت قدیمی را به نمایش گذاشت.

sports car [اسم]
اجرا کردن

خودروی اسپورت

Ex: Her dream was to own a red sports car with a leather interior .

رویای او داشتن یک ماشین اسپورت قرمز با فضای داخلی چرمی بود.

اجرا کردن

استیشن واگن (ماشین)

Ex: The station wagon 's spacious trunk was perfect for long road trips .

صندوق بزرگ استیشن واگن برای سفرهای جاده‌ای طولانی عالی بود.

minivan [اسم]
اجرا کردن

مینی‌ون (اتومبیل)

Ex: The minivan 's sliding doors made it easier to get in and out in tight parking spaces .

درهای کشویی مینی‌ون ورود و خروج در فضاهای پارکینگ تنگ را آسان‌تر کرد.

van [اسم]
اجرا کردن

ون

Ex: The band packed their instruments into the van and headed to their next gig .

گروه سازهایشان را در ون گذاشتند و به سمت کنسرت بعدی خود رفتند.

اجرا کردن

ماشین شاسی‌بلند

Ex:

آنها یک وسیله نقلیه چندمنظوره ورزشی برای فرار آخر هفته به کوهستان اجاره کردند.