کتاب 'انگلیش فایل' سطح متوسط ‌‌بالا - درس 1ب

در اینجا واژگان درس 1B از کتاب درسی English File Upper Intermediate را پیدا خواهید کرد، مانند "آسانگیر"، "کوتهفکر"، "مغرور"، و غیره.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
کتاب 'انگلیش فایل' سطح متوسط ‌‌بالا
اجرا کردن

حواس‌پرت

Ex: Despite being absent-minded , he always managed to remember important deadlines at the last minute .

علیرغم حواس‌پرتی، او همیشه توانست مهلت‌های مهم را در دقیقه آخر به یاد بیاورد.

اجرا کردن

تندخو

Ex: The bad-tempered boss made the workplace environment hostile and unpleasant .

رئیس بدخلق محیط کار را خصمانه و ناخوشایند کرد.

big-headed [صفت]
اجرا کردن

مغرور

Ex: Some people might think he 's big-headed , but he 's just confident in his abilities .

بعضی از مردم ممکن است فکر کنند که او مغرور است، اما او فقط به توانایی‌های خود اطمینان دارد.

easygoing [صفت]
اجرا کردن

آسوده‌خاطر

Ex: Despite the chaos around him , he remained easygoing and managed to keep things under control .

علیرغم هرج و مرج اطرافش، او آرام ماند و توانست اوضاع را تحت کنترل نگه دارد.

اجرا کردن

خوش‌اخلاق

Ex: Having a good-tempered leader in the office helps maintain a positive work environment .

داشتن یک رهبر خوش‌اخلاق در دفتر به حفظ یک محیط کار مثبت کمک می‌کند.

laid-back [صفت]
اجرا کردن

ریلکس

Ex: Even in a crisis , she stayed laid-back , calmly figuring out the next steps .

حتی در بحران، او آرام ماند و با آرامش مراحل بعدی را مشخص کرد.

اجرا کردن

کوته‌فکر

Ex: The politician 's narrow-minded policies failed to address the needs of the diverse population .

سیاست‌های کوته‌فکرانه سیاستمدار نتوانست نیازهای جمعیت متنوع را برآورده کند.

open-minded [صفت]
اجرا کردن

روشن‌فکر

Ex: As an open-minded traveler , he eagerly immersed himself in the local culture and customs of each destination .

به عنوان یک مسافر ذهن باز، او با اشتیاق خود را در فرهنگ و آداب و رسوم محلی هر مقصد غوطه‌ور کرد.

اجرا کردن

خودخواه

Ex: The self-centered friend only reached out when they needed something , ignoring her friends ' needs .

دوست خودمحور فقط زمانی تماس گرفت که به چیزی نیاز داشت، بدون توجه به نیازهای دوستانش.

اجرا کردن

مصمم

Ex: They admire her strong-willed approach to parenting , balancing discipline with compassion .

آنها به رویکرد مصمم او در فرزندپروری، که تعادل بین انضباط و دلسوزی را برقرار می‌کند، تحسین می‌کنند.

اجرا کردن

ناخن‌خشک

Ex: He ’s a tight-fisted businessman who never spends more than he has to .

او یک تاجر خسیس است که هرگز بیشتر از نیازش خرج نمی‌کند.

two-faced [صفت]
اجرا کردن

دورو

Ex: Her two-faced nature made it difficult for her friends to know whether they could rely on her .

طبیعت دو رو او باعث شد دوستانش به سختی بتوانند بفهمند آیا می‌توانند روی او حساب کنند یا نه.

اجرا کردن

متعادل

Ex: For optimal performance , athletes need to have a well-balanced training regimen that includes strength , endurance , and flexibility exercises .

برای عملکرد بهینه، ورزشکاران نیاز به یک برنامه تمرینی به خوبی متعادل دارند که شامل تمرینات قدرت، استقامت و انعطاف‌پذیری باشد.

اجرا کردن

خوش‌رفتار

Ex: He praised his daughter for being well-behaved at the family gathering , which made everyone proud .

او از دخترش به خاطر خوش رفتار بودن در جمع خانوادگی تعریف کرد، که همه را مغرور کرد.