واژگان برای IELTS Academic (نمره 5) - درگیر شدن در ارتباط کلامی

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به مشارکت در ارتباط کلامی را که برای آزمون آیلتس آکادمیک پایه ضروری است، یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
to announce [فعل]
اجرا کردن

اعلام کردن

Ex: The coach is announcing the starting lineup for the championship game .

مربی در حال اعلام ترکیب شروع برای بازی قهرمانی است.

اجرا کردن

ارتباط برقرار کردن

Ex: They communicate their plans through weekly meetings .

آنها برنامه‌های خود را از طریق جلسات هفتگی ارتباط می‌دهند.

to chat [فعل]
اجرا کردن

آنلاین چت کردن

Ex: She logged in to chat with her family who lives abroad .

او وارد سیستم شد تا با خانواده‌اش که در خارج زندگی می‌کنند چت کند.

to narrate [فعل]
اجرا کردن

گویندگی کردن (روی فیلم و غیره)

Ex: The audiobook was narrated by the author , allowing listeners to experience the story in the way it was intended to be told .

کتاب صوتی توسط نویسنده روایت شد، به شنوندگان اجازه می‌دهد تا داستان را به شیوه‌ای که قرار بوده گفته شود تجربه کنند.

to mention [فعل]
اجرا کردن

اشاره کردن (در صحبت)

Ex: In her speech , the speaker will mention the importance of community engagement .

در سخنرانی خود، سخنران به اهمیت مشارکت جامعه اشاره خواهد کرد.

to dialogue [فعل]
اجرا کردن

گفتگو کردن

Ex: Instead of arguing , they decided to dialogue calmly about their disagreements .

به جای بحث کردن، آن‌ها تصمیم گرفتند در مورد اختلافاتشان به آرامی گفتگو کنند.

to discuss [فعل]
اجرا کردن

صحبت کردن (درمورد چیزی)

Ex: The manager discussed the sales targets with the staff .

مدیر اهداف فروش را با کارکنان بحث کرد.

to gossip [فعل]
اجرا کردن

پشت سر کسی حرف زدن

Ex: Despite warnings about office etiquette , employees could n't resist gossiping about the boss 's recent decisions and personal life .

علیرغم هشدارها درباره آداب دفتر، کارمندان نتوانستند در برابر شایعه پراکنی درباره تصمیمات اخیر و زندگی شخصی رئیس مقاومت کنند.

to debate [فعل]
اجرا کردن

مناظره کردن

Ex: Scientists debated the validity of the new research findings during the conference .

دانشمندان در مورد اعتبار یافته‌های جدید تحقیقاتی در طول کنفرانس بحث کردند.

to state [فعل]
اجرا کردن

اعلام کردن

Ex: The professor stated that the exam would be held on Friday and would cover chapters 1 to 5 .

استاد اظهار داشت که امتحان روز جمعه برگزار می‌شود و فصل‌های 1 تا 5 را پوشش می‌دهد.

to talk [فعل]
اجرا کردن

حرف زدن

Ex:

آنها درباره رویاها و آرزوهایشان برای آینده صحبت کردند.

to argue [فعل]
اجرا کردن

جروبحث کردن

Ex:

من از بحث کردن با والدینم متنفرم، اما این بار آنها اشتباه می‌کردند.

to interact [فعل]
اجرا کردن

تعامل داشتن

Ex: The children love to interact with the animals at the petting zoo .

کودکان دوست دارند با حیوانات در باغ وحش لمسی تعامل کنند.

اجرا کردن

مذاکره کردن

Ex: Business partners gathered to negotiate the terms of a contract that would benefit both companies .

شرکای تجاری برای مذاکره در مورد شرایط قراردادی که به نفع هر دو شرکت باشد، گرد هم آمدند.

to report [فعل]
اجرا کردن

گزارش دادن

Ex: Witnesses were asked to report what they saw to help the police with their investigation .

از شاهدان خواسته شد که آنچه را دیده‌اند گزارش دهند تا به پلیس در تحقیقاتش کمک کنند.

to tell [فعل]
اجرا کردن

گفتن

Ex: Why was n't I told about the change in schedule ?

چرا به من در مورد تغییر برنامه گفته نشد؟

to declare [فعل]
اجرا کردن

اعلام کردن

Ex: After counting the votes , the election commission declared the final results of the election .

پس از شمارش آرا، کمیسیون انتخابات نتایج نهایی انتخابات را اعلام کرد.

to indicate [فعل]
اجرا کردن

اشاره کردن

Ex: He indicated his interest in the job offer during the initial phone interview .

او در مصاحبه تلفنی اولیه علاقه خود به پیشنهاد شغلی را بیان کرد.

اجرا کردن

گوشزد کردن

Ex:

آیا می‌توانید آن اشتباهات را دوباره نشان دهید؟

to speak [فعل]
اجرا کردن

حرف زدن

Ex: The president will speak at the event tomorrow .

رئیس جمهور فردا در مراسم سخنرانی خواهد کرد.

to whisper [فعل]
اجرا کردن

نجوا کردن

Ex: The children giggled as they whispered to each other during storytime .

بچه‌ها در حالی که به هم پچ پچ می‌کردند در زمان داستان خندیدند.

to shout [فعل]
اجرا کردن

داد زدن

Ex: The coach had to shout over the roaring crowd during the intense soccer match .

مربی مجبور شد در طول مسابقه فوتبال شدید، بر سر جمعیت پر سر و صدا فریاد بزند.

to mumble [فعل]
اجرا کردن

زمزمه کردن

Ex: The tired employee would often mumble responses during late-night meetings .

کارمند خسته اغلب در جلسات دیروقت پاسخ‌ها را زمزمه می‌کرد.

اجرا کردن

معاشرت کردن با

Ex: The group is currently socializing at the community center .

گروه در حال حاضر در مرکز جامعه در حال معاشرت است.

واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار شدت بالا شدت کم فضا و منطقه
اشکال Speed Significance نفوذ و قدرت
بی نظیری Complexity Value Quality
چالش‌ها ثروت و موفقیت فقر و شکست Appearance
Age شکل بدن Wellness بافت‌ها
Intelligence صفات مثبت انسانی صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی
پاسخ‌های عاطفی حالت‌های عاطفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها
صداها Temperature Probability اقدامات رابطه‌ای
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها نظرات افکار و تصمیمات
دانش و اطلاعات تشویق و دلسردی درخواست و پیشنهاد پشیمانی و اندوه
احترام و تایید تلاش و پیشگیری اقدامات و واکنش های فیزیکی حرکات
فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس
استراحت و آرامش لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا
تغییر و شکل دادن سازماندهی و جمع آوری خلق و تولید Science
Education Research ستاره شناسی Physics
Biology Chemistry Geology Psychology
Mathematics نمودارها و شکل‌ها Geometry Environment
انرژی و قدرت چشماندازها و جغرافیا Technology Computer
Internet تولید و صنعت History Religion
فرهنگ و عرف زبان و دستور زبان Arts Music
فیلم و تئاتر Literature Architecture Marketing
Finance Management Medicine بیماری و علائم
Law Crime Punishment Politics
War Measurement احساسات مثبت احساسات منفی
حیوانات Weather غذا و نوشیدنی سفر و گردشگری
Pollution Migration فجایع مواد
قیدهای حالت قیدهای نظر قیدهای قطعیت قیدهای تکرار
قیدهای زمان قیدهای مکان قیدهای درجه قیدهای تأکید
قیدهای هدف و قصد قیدهای پیوندی