واژگان برای IELTS Academic (نمره 5) - استراحت و آرامش

در اینجا، شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به استراحت و آرامش را که برای آزمون آکادمیک پایه IELTS ضروری هستند، یاد خواهید گرفت.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
to relax [فعل]
اجرا کردن

استراحت کردن

Ex: She went to the spa to relax and get a massage .

او به اسپا رفت تا آرامش پیدا کند و ماساژ بگیرد.

to lie [فعل]
اجرا کردن

دراز کشیدن

Ex:

بعد از تمام کردن کتاب، او تصمیم گرفت در تخت دراز بکشد و درباره داستان تأمل کند.

to sleep [فعل]
اجرا کردن

خوابیدن

Ex:

من معمولاً به پهلو می‌خوابم، اما بعضی افراد ترجیح می‌دهند به پشت بخوابند.

nap [اسم]
اجرا کردن

چرت

Ex: On weekends , he likes to indulge in an afternoon nap to recover from the busy week .

در آخر هفته‌ها، او دوست دارد که به یک چرت بعدازظهر بپردازد تا از هفته پرکار بهبود یابد.

to rest [فعل]
اجرا کردن

استراحت کردن

Ex: After completing the project , she felt relieved and decided to rest .

پس از اتمام پروژه، او احساس آرامش کرد و تصمیم گرفت استراحت کند.

to snore [فعل]
اجرا کردن

خروپف کردن

Ex: Even the cat on the windowsill seemed to snore softly as it dozed in the sunlight .

حتی گربه روی طاقچه پنجره به نظر می‌رسید که در نور خورشید چرت می‌زند و آرام خروپف می‌کند.

to snooze [فعل]
اجرا کردن

چرت زدن

Ex: During the flight , passengers often try to snooze to alleviate jet lag .

در طول پرواز، مسافران اغلب سعی می‌کنند چرت بزنند تا از شدت جت لگ بکاهند.

to drowse [فعل]
اجرا کردن

در خواب سبک بودن

Ex: In the quiet library , it 's easy to drowse with a book in hand .

در کتابخانه ساکت، چرت زدن با کتاب در دست آسان است.

to lean [فعل]
اجرا کردن

تکیه دادن

Ex:

کارگر ساختمانی استراحت کرد و به داربست تکیه داد، پیشرفت ساختمان را بررسی می‌کرد.

to meditate [فعل]
اجرا کردن

مدیتیشن انجام دادن

Ex: Last night , he meditated before bedtime to relax his mind .

دیشب، او قبل از خواب مراقبه کرد تا ذهنش را آرام کند.

to dream [فعل]
اجرا کردن

خواب دیدن

Ex: Every night , she dreams of exploring distant galaxies and meeting extraterrestrial beings .

هر شب، او رویا می‌بیند که کهکشان‌های دوردست را کاوش کند و با موجودات فرازمینی ملاقات کند.

to recline [فعل]
اجرا کردن

لم دادن

Ex: He reclined his head on the soft pillow , closing his eyes and drifting into a peaceful sleep .

او سرش را روی بالش نرم تکیه داد، چشم‌هایش را بست و به خوابی آرام فرو رفت.

اجرا کردن

آرام گرفتن

Ex: The beach is my favorite spot to chill out and unwind .

ساحل، محل مورد علاقه من برای آرامش و استراحت است.

to doze [فعل]
اجرا کردن

چرت زدن

Ex:

صدای ریتمیک باران می‌تواند فضای مناسبی برای چرت زدن ایجاد کند.

to unwind [فعل]
اجرا کردن

دراز کشیدن و استراحت کردن

Ex: A quiet walk in nature is a great way to unwind after a busy week .

پیاده‌روی آرام در طبیعت راهی عالی برای آرامش بعد از یک هفته پرکار است.

to slumber [فعل]
اجرا کردن

خوابیدن (با آرامش)

Ex: It took a while for the baby to slumber after being gently rocked in the cradle .

کمی طول کشید تا نوزاد پس از تکان دادن آرام در گهواره به خواب برود.

to laze [فعل]
اجرا کردن

ولو شدن

Ex: After work , he lazes on the sofa to unwind .

بعد از کار، او روی مبل تنبلی می‌کند تا استراحت کند.

to lounge [فعل]
اجرا کردن

ریلکس کردن

Ex: He would lounge in the hammock , swaying gently in the breeze .

او در استراحت در هاماک، به آرامی در نسیم تاب می‌خورد.

اجرا کردن

(به منظور ریلکس کردن) بدن خود را کشیدن

Ex: She could n't wait to get home and stretch out in her favorite recliner .

او نمی‌توانست صبر کند تا به خانه برسد و در صندلی مورد علاقه‌اش دراز بکشد.

واژگان برای IELTS Academic (نمره 5)
اندازه و مقیاس ابعاد وزن و پایداری افزایش مقدار
کاهش مقدار شدت بالا شدت کم فضا و منطقه
اشکال Speed Significance نفوذ و قدرت
بی نظیری Complexity Value Quality
چالش‌ها ثروت و موفقیت فقر و شکست Appearance
Age شکل بدن Wellness بافت‌ها
Intelligence صفات مثبت انسانی صفات منفی انسان ویژگی‌های اخلاقی
پاسخ‌های عاطفی حالت‌های عاطفی رفتارهای اجتماعی طعم‌ها و بوها
صداها Temperature Probability اقدامات رابطه‌ای
زبان بدن و حرکات حالت‌ها و موقعیت‌ها نظرات افکار و تصمیمات
دانش و اطلاعات تشویق و دلسردی درخواست و پیشنهاد پشیمانی و اندوه
احترام و تایید تلاش و پیشگیری اقدامات و واکنش های فیزیکی حرکات
فرماندهی و اعطای مجوزها درگیر شدن در ارتباط کلامی درک و یادگیری درک حواس
استراحت و آرامش لمس و نگه داشتن خوردن و نوشیدن تهیه غذا
تغییر و شکل دادن سازماندهی و جمع آوری خلق و تولید Science
Education Research ستاره شناسی Physics
Biology Chemistry Geology Psychology
Mathematics نمودارها و شکل‌ها Geometry Environment
انرژی و قدرت چشماندازها و جغرافیا Technology Computer
Internet تولید و صنعت History Religion
فرهنگ و عرف زبان و دستور زبان Arts Music
فیلم و تئاتر Literature Architecture Marketing
Finance Management Medicine بیماری و علائم
Law Crime Punishment Politics
War Measurement احساسات مثبت احساسات منفی
حیوانات Weather غذا و نوشیدنی سفر و گردشگری
Pollution Migration فجایع مواد
قیدهای حالت قیدهای نظر قیدهای قطعیت قیدهای تکرار
قیدهای زمان قیدهای مکان قیدهای درجه قیدهای تأکید
قیدهای هدف و قصد قیدهای پیوندی