افعال عبارتی با استفاده از 'Together', 'Against', 'Apart', و دیگر - جدا کردن یا تشخیص دادن (جدا)

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
افعال عبارتی با استفاده از 'Together', 'Against', 'Apart', و دیگر
اجرا کردن

شکستن

Ex: The old wooden chair started to come apart after years of use .

صندلی چوبی قدیمی پس از سال‌ها استفاده شروع به از هم پاشیدن کرد.

اجرا کردن

کم کم از هم جدا شدن

Ex: In the fast-paced world of business , colleagues often drift apart as they pursue individual career goals .

در دنیای پرسرعت کسب‌وکار، همکاران اغلب از هم دور می‌شوند در حالی که به دنبال اهداف شغلی فردی خود هستند.

اجرا کردن

متلاشی شدن

Ex: The neglected vintage car , left in the elements for decades , eventually began to fall apart , rusting and deteriorating .

ماشین قدیمی نادیده گرفته شده، که برای دهه‌ها در معرض عناصر طبیعی رها شده بود، در نهایت شروع به از هم پاشیدن کرد، زنگ زد و خراب شد.

اجرا کردن

از نظر عاطفی دور شدن

Ex: As time passed , they grew apart and lost touch with each other .

با گذشت زمان، آنها از هم دور شدند و ارتباطشان را با یکدیگر از دست دادند.

اجرا کردن

اجزای چیزی را از هم جدا کردن

Ex:

برای درک مکانیسم، مهندس مجبور شد دستگاه را از هم جدا کند.

اجرا کردن

متلاشی شدن

Ex: The old sweater just pulled apart at the seams .

پلیور قدیمی فقط درزهایش پاره شد.

اجرا کردن

تمیز دادن

Ex:

هوش و خلاقیت او او را در زمینه علم متمایز می‌کند.

اجرا کردن

اجزای چیزی را از هم جدا کردن

Ex: The technician will take apart the faulty appliance for inspection .

تکنسین دستگاه معیوب را برای بازرسی از هم جدا خواهد کرد.

اجرا کردن

تفرقه انداختن

Ex:

افشای رسوایی‌آمیز تهدید به تکه تکه کردن دولت کرد.

اجرا کردن

تمیز دادن

Ex: In the dark room , it was difficult to tell apart the various fabrics by feel .

در اتاق تاریک، تشخیص تفاوت بین پارچه‌های مختلف با لمس دشوار بود.