کتاب 'انگلیش فایل' مبتدی - درس 1الف

در اینجا واژگان درس 1A از کتاب درسی English File Beginner را پیدا خواهید کرد، مانند "هشت"، "جمعه"، "متشکرم" و غیره.

مرور

فلش‌کارت‌ها

املای کلمه

آزمون

شروع یادگیری

zero

[عدد]

the number 0

صفر

Ex: I have zero problems with the project .من **صفر** مشکل با پروژه دارم.

بستن

ورود

one

[عدد]

the number 1

یک

Ex: He has one pet dog named Max .او **یک** سگ خانگی به نام مکس دارد.

بستن

ورود

two

[عدد]

the number 2

دو

Ex: There are two apples on the table .**دو** سیب روی میز وجود دارد.

بستن

ورود

three

[عدد]

the number 3

سه

Ex: I have three favorite colors : red , blue , and green .من **سه** رنگ مورد علاقه دارم: قرمز، آبی و سبز.

بستن

ورود

four

[عدد]

the number 4

چهار

Ex: Look at the four colorful balloons in the room .به **چهار** بادکنک رنگارنگ در اتاق نگاه کنید.

بستن

ورود

five

[عدد]

the number 5

پنج

Ex: We need five pencils for our group project .ما به **پنج** مداد برای پروژه گروهی خود نیاز داریم.

بستن

ورود

six

[عدد]

the number 6

شش

Ex: We need to collect six leaves for our project .ما نیاز داریم **شش** برگ برای پروژه‌مان جمع‌آوری کنیم.

بستن

ورود

seven

[عدد]

the number 7

هفت

Ex: My sister has seven colorful balloons for her party .خواهر من **هفت** بادکنک رنگی برای مهمانی اش دارد.

بستن

ورود

eight

[عدد]

the number 8

هشت

Ex: Look at the eight colorful flowers in the garden .به **هشت** گل رنگارنگ در باغ نگاه کنید.

بستن

ورود

nine

[عدد]

the number 9

نه

Ex: There are nine colorful balloons at the party .در مهمانی **نه** بادکنک رنگارنگ وجود دارد.

بستن

ورود

ten

[عدد]

the number 10

ده

Ex: We need to collect ten leaves for our project .ما باید **ده** برگ برای پروژه‌مان جمع‌آوری کنیم.

بستن

ورود

Monday

[اسم]

‌the day that comes after Sunday

دوشنبه

Ex: Mondays can be busy, but I like to stay organized and focused.**دوشنبه‌ها** می‌توانند شلوغ باشند، اما من دوست دارم منظم و متمرکز بمانم.

بستن

ورود

Tuesday

[اسم]

‌the day that comes after Monday

سه‌شنبه

Ex: Tuesdays usually are my busiest days at work.**سه‌شنبه‌ها** معمولاً شلوغ‌ترین روزهای من در محل کار هستند.

بستن

ورود

Wednesday

[اسم]

‌the day that comes after Tuesday

چهارشنبه

Ex: Wednesday is the middle of the week .**چهارشنبه** وسط هفته است.

بستن

ورود

Thursday

[اسم]

‌the day that comes after Wednesday

پنجشنبه

Ex: Thursday is the day after Wednesday and before Friday .**پنجشنبه** روز بعد از چهارشنبه و قبل از جمعه است.

بستن

ورود

Friday

[اسم]

‌the day that comes after Thursday

جمعه

Ex: We have a meeting scheduled for Friday afternoon , where we will discuss the progress of the project .ما یک جلسه برای بعدازظهر **جمعه** برنامه‌ریزی کرده‌ایم، جایی که پیشرفت پروژه را مورد بحث قرار خواهیم داد.

بستن

ورود

Saturday

[اسم]

‌the day that comes after Friday

شنبه

Ex: Saturdays are when I plan and prepare meals for the upcoming week.**شنبه‌ها** زمانی است که برای هفته آینده غذا برنامه‌ریزی و آماده می‌کنم.

بستن

ورود

Sunday

[اسم]

‌the day that comes after Saturday

یکشنبه

Ex: We often have a picnic in the park on sunny Sundays.ما اغلب در **یکشنبه**‌های آفتابی در پارک پیک نیک می‌رویم.

بستن

ورود

hello

[حرف ندا]

a word we say when we meet someone or answer the phone

سلام

Ex: Hello, it 's good to see you again .**سلام**، خوب است دوباره تو را ببینم.

بستن

ورود

[حرف ندا]

a short way to say hello

سلام

Ex: Hi, do you like to read books ?**سلام**, آیا دوست داری کتاب بخوانی؟

بستن

ورود

yes

[حرف ندا]

a word to show agreement or say something is true

بله, آره

Ex: " Did you finish your homework ? " "Yes, I did . ""آیا تکالیفت را تمام کردی؟" "**بله**، تمام کردم."

بستن

ورود

[حرف ندا]

used to indicate denial, refusal, or disagreement in response to a question or offer

نه, خیر

Ex: Can we go now ? — No, not yet .می‌توانیم الآن برویم؟ — **نه**، هنوز نه.

بستن

ورود

[حرف ندا]

a word that means we agree or something is fine

باشه (در صورت موافقت با کاری یا چیزی), بسیار خب، قبوله

Ex: Ok, you can go out with your friends tonight.**باشه**، می‌تونی امشب با دوستات بیرون بری.

بستن

ورود

thanks

[حرف ندا]

a short way to say thank you

ممنون, متشکرم

Ex: Thanks, you 're a true friend .**ممنون**، تو یک دوست واقعی هستی.

بستن

ورود

sorry

[حرف ندا]

a word we use to say we feel bad about something

متأسفم

Ex: Sorry, I did n't mean to hurt your feelings .**متأسفم**، قصد نداشتم احساساتت را جریحه دار کنم.

بستن

ورود

goodbye

[حرف ندا]

a word we say when we leave or end a phone call

خداحافظ, خدانگهدار

Ex: It was a bit soon to say goodbye.کمی زود بود که **خداحافظ** بگوییم.

بستن

ورود

bye

[حرف ندا]

a short way to say goodbye

خداحافظ

Ex: Bye, take care!**خداحافظ**، مواظب خودت باش!

بستن

ورود

کتاب 'انگلیش فایل' مبتدی
درس 1الف	درس 1ب	انگلیسی عملی قسمت 1	درس 2A
درس 2B	درس 3A	درس 3ب	درس 4A
درس 4ب	درس 5A	درس 5B	درس 6A
درس 6B	درس 7A	درس 7ب	انگلیسی عملی قسمت 4
درس 8A	درس 8B	درس 9A	درس 9B

دانلود اپلیکشن LanGeek