کتاب 'تاپ ناچ' مبتدی - واحد 3 - درس 1

در اینجا واژگان از واحد 3 - درس 1 در کتاب درسی Top Notch Fundamentals A را پیدا خواهید کرد، مانند "موقعیت"، "داروخانه"، "در سراسر"، و غیره.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
کتاب 'تاپ ناچ' مبتدی
place [اسم]
اجرا کردن

موقعیت مکانی

to talk [فعل]
اجرا کردن

صحبت کردن

Ex: We need to talk about the issue with our project .

ما باید در مورد مشکل پروژه‌مان صحبت کنیم.

location [اسم]
اجرا کردن

موقعیت جغرافیایی

Ex: The GPS coordinates provided the precise location of the archaeological site .

مختصات GPS موقعیت دقیق سایت باستان‌شناسی را ارائه داد.

اجرا کردن

محله

Ex: Despite the job opportunity elsewhere , she was reluctant to move from the neighborhood of her family .

علیرغم فرصت شغلی در جای دیگر، او تمایلی به ترک محله خانواده‌اش نداشت.

pharmacy [اسم]
اجرا کردن

داروخانه

Ex: The pharmacy was well-stocked with both prescription drugs and health supplements .

داروخانه هم با داروهای تجویزی و هم با مکمل‌های سلامت به خوبی مجهز بود.

restaurant [اسم]
اجرا کردن

رستوران

Ex: They have a children 's menu at the restaurant , making it family-friendly .

آن‌ها در رستوران منوی کودکان دارند، که آن را برای خانواده‌ها مناسب می‌کند.

bank [اسم]
اجرا کردن

بانک

Ex: They visited the bank to apply for a loan to purchase a car .

آنها به بانک مراجعه کردند تا برای خرید ماشین وام بگیرند.

school [اسم]
اجرا کردن

مدرسه

Ex: We have a science project due next week at school .

ما یک پروژه علمی داریم که هفته آینده در مدرسه باید تحویل داده شود.

newsstand [اسم]
اجرا کردن

دکه روزنامه‌فروشی

Ex: They closed the newsstand after digital subscriptions became more popular .

آنها دکه روزنامه‌فروشی را پس از محبوبیت بیشتر اشتراک‌های دیجیتال بستند.

clothing [اسم]
اجرا کردن

لباس

Ex: They donated their old clothing to a local charity to help those in need .

آنها لباس‌های قدیمی خود را به یک خیریه محلی اهدا کردند تا به نیازمندان کمک کنند.

اجرا کردن

ایستگاه آتش‌نشانی

Ex: Residents gathered at the fire station for a community meeting to discuss emergency preparedness and evacuation procedures .

ساکنان در ایستگاه آتش‌نشانی برای یک جلسه جامعه گرد هم آمدند تا درباره آمادگی برای شرایط اضطراری و روش‌های تخلیه بحث کنند.

اجرا کردن

اداره پلیس

Ex: He found a lost wallet and turned it in to the police station 's lost and found department .

او یک کیف پول گم شده پیدا کرد و آن را به بخش اشیای گمشده کلانتری تحویل داد.

shoe store [اسم]
اجرا کردن

کفش فروشی

Ex: The shoe store also sells accessories like laces and insoles .

فروشگاه کفش همچنین لوازم جانبی مانند بند کفش و کفی می فروشد.

toy [اسم]
اجرا کردن

اسباب‌بازی

Ex: The child 's room was filled with colorful toys .

اتاق کودک پر از اسباب‌بازی‌های رنگارنگ بود.

video [اسم]
اجرا کردن

ویدیو

Ex: We recorded a video of our family vacation at the beach .

ما یک ویدیو از تعطیلات خانوادگیمان در ساحل ضبط کردیم.

gas station [اسم]
اجرا کردن

جایگاه سوخت

Ex: They had their car washed at the gas station while refueling .

آنها ماشین خود را در پمپ بنزین در حالی که سوخت گیری می‌کردند شستند.

hotel [اسم]
اجرا کردن

هتل

Ex: She booked a room at a beachfront hotel for her summer getaway .

او یک اتاق در یک هتل ساحلی برای تعطیلات تابستانی خود رزرو کرد.

supermarket [اسم]
اجرا کردن

سوپرمارکت

Ex: She prefers shopping at the supermarket because of the wide variety of products available .

او ترجیح می‌دهد در سوپرمارکت خرید کند به دلیل تنوع گسترده محصولات موجود.

اجرا کردن

خواربارفروشی

Ex: During the road trip , they pulled over at a convenience store to refill their gas tank and buy some coffee .

در طول سفر جاده‌ای، آنها در یک فروشگاه زنجیره‌ای توقف کردند تا باک بنزین را پر کنند و قهوه بخرند.

اجرا کردن

آژانس مسافرتی

Ex: The travel agency offers personalized services to ensure clients have a stress-free travel experience .

آژانس مسافرتی خدمات شخصی‌سازی شده را ارائه می‌دهد تا اطمینان حاصل شود که مشتریان تجربه سفر بدون استرسی دارند.

post office [اسم]
اجرا کردن

اداره پست

Ex: They offer various postal services , such as express delivery and registered mail , at the post office .

آنها خدمات پستی مختلفی مانند تحویل سریع و پست سفارشی را در دفتر پست ارائه می‌دهند.

taxi stand [اسم]
اجرا کردن

ایستگاه تاکسی

Ex: They could n’t find a taxi stand nearby , so they called a cab instead .

آنها نتوانستند یک ایستگاه تاکسی در نزدیکی پیدا کنند، بنابراین به جای آن یک تاکسی گرفتند.

across [حرف اضافه]
اجرا کردن

آن‌طرف

Ex: The bookshelf is across the hall from the bedroom .

قفسه کتاب روبه‌روی راهرو از اتاق خواب است.

street [اسم]
اجرا کردن

خیابان

Ex: They walked down the busy street , lined with shops and restaurants .

آنها در خیابان شلوغی که با مغازه‌ها و رستوران‌ها پوشیده شده بود، راه رفتند.

around the corner [عبارت]
اجرا کردن

در نزدیکی (از نظر مسافت)

Ex: The library is around the corner from the office , making it easy to access for research .
left [صفت]
اجرا کردن

چپ

Ex: The distinctive logo was embroidered on the left sleeve of the uniform , symbolizing unity and belonging .

لوگوی متمایز روی آستین چپ یونیفرم دوخته شده بود، که نماد وحدت و تعلق بود.

right [اسم]
اجرا کردن

راست

Ex: The door is on the right of the hallway .

در در سمت راست راهرو قرار دارد.

next to [حرف اضافه]
اجرا کردن

کنار

Ex: The swimming pool is next to the gym in the recreation center .

استخر کنار سالن ورزشی در مرکز تفریحی قرار دارد.

between [قید]
اجرا کردن

در بینِ

Ex:

تفاوت قابل توجهی بین دو محصول از نظر کیفیت وجود دارد.

bookstore [اسم]
اجرا کردن

کتاب‌فروشی

Ex: Nestled among the cafes and boutiques , the bookstore beckons with its cozy atmosphere and shelves stocked with literature for all tastes , complemented by a curated selection of stationery essentials .

در میان کافه‌ها و بوتیک‌ها، کتابفروشی با فضای دنج و قفسه‌های پر از ادبیات برای تمام سلیقه‌ها، همراه با انتخاب مناسبی از ملزومات نوشت‌افزار، به استقبال می‌آید.