آماتور
علیرغم اینکه برخی او را دیلتانت مینامیدند، او به علایق متنوع خود افتخار میکرد و از کشف سرگرمیها و علایق جدید لذت میبرد.
آماتور
علیرغم اینکه برخی او را دیلتانت مینامیدند، او به علایق متنوع خود افتخار میکرد و از کشف سرگرمیها و علایق جدید لذت میبرد.
پشتکار
کوشش او در سازماندهی رویداد باعث شد همه چیز به خوبی پیش برود.
باپشتکار
تعهد دانش آموز سختکوش به مطالعه منجر به موفقیت تحصیلی شد.
پرانرژی
شخصیت پر انرژی جک او را به روح مهمانی تبدیل کرده بود، همیشه آماده شرکت در گفتگوها و فعالیتهای پر جنب و جوش.
تضعیف کردن (روحیه یا اخلاق)
جلسات بیپایان و کاغذبازی شروع به تحلیل بردن انرژی کل تیم کرد و بهرهوری آنها را کاهش داد.
ضعیف کردن
ما با نگهداری نکردن از ساختمانمان، یکپارچگی ساختاری آن را ضعیف کردیم.
رکود
رکود باعث کاهش قابل توجه اعتماد مصرف کننده شد و بر فروش خرده فروشی تأثیر گذاشت.
ارزیابی کردن
تحلیلگر مالی در حال ارزیابی صورتهای مالی شرکت است تا مشاوره سرمایهگذاری ارائه دهد.
خود را به جای (دیگری) جا زدن
در طول نمایش استعداد، او خواننده مورد علاقه خود را تقلید کرد، حتی صدای آنها را نیز کپی کرد.
بیرون راندن
جنگ و ناآرامیهای سیاسی در منطقه نسلهایی از مردم را جابجا کرده است.
حالت
خصلت طبیعی شکاک او باعث شد که اعتبار سیاست جدید را زیر سوال ببرد.
محروم کردن (از مالکیت)
اقدامات قانونی برای محروم کردن مستأجر متخلف از آپارتمان اجارهای انجام شد.
تنگنا
هیئت منصفه در یک بنبست بود، قادر به رسیدن به یک رأی یکصدا نبود.