بعداً
او از من خواست که بعداً به او زنگ بزنم.
در اینجا واژگان واحد 15 از کتاب درسی Interchange Pre-Intermediate را پیدا خواهید کرد، مانند "کاهش"، "مؤدبانه"، "واکنش" و غیره.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
بعداً
او از من خواست که بعداً به او زنگ بزنم.
رد کردن
شرکت متأسفانه پیشنهاد همکاری با استارتاپ را رد کرد.
دعوتنامه
آنها یک دعوت گرم به همسایگان خود برای پیوستن به آنها در یک باربیکیو حیاط خلوت ارسال کردند.
مؤدبانه
او هنگام ورود به اتاق جلسه با همکارانش مؤدبانه سلام کرد.
بهدنبال رفتن
ماشین جلویی ناگهان توقف کرد، و من مجبور شدم ترمز کنم تا از دنبال کردن خیلی نزدیک جلوگیری کنم.
توصیه
ستون مجله توصیههای عملی برای حفظ یک سبک زندگی سالم ارائه میدهد.
عذرخواهی کردن
هفته گذشته، او به سرعت برای سوء تفاهم عذرخواهی کرد.
توضیح دادن
او برای توضیح واضح ایدههایش به تیم تلاش زیادی کرد.
قبلاً
او قبلاً چمدانهایش را برای سفر بسته است.
پرمشغله
به عنوان صاحب یک کسبوکار کوچک، مارک همیشه با مدیریت سفارشات، موجودی و درخواستهای مشتری مشغول است.
ارائه کردن
رستوران یک منوی متنوع را ارائه داد تا به ترجیحات مختلف آشپزی پاسخ دهد.
هدف قرار دادن
او قصد دارد هدف قرار دهد نمره ای کامل در امتحانات نهایی خود.
خالی
او یک جای پارک خالی دقیقاً جلوی ساختمان پیدا کرد.
موکول چیزی برای بعد
میترسم مجبور شوم برای رزرو شام تعویق بخواهم. حال خوبی ندارم.
نمایشگاه
نمایشگاه موزه تاریخ در مورد تمدنهای باستانی، بینشهای جذابی درباره زندگی هزاران سال پیش ارائه داد.
سپس
خانواده از یک وعده غذایی خوشمزه لذت بردند و همه بعداً داستان ها را به اشتراک گذاشتند.
درخواست کردن
او به دلیل شرایط پیشبینی نشده تصمیم گرفت زمان بیشتری برای تکمیل پروژه درخواست کند.
رسمی
مدرسه در طول روزهای هفته یونیفرم رسمی نیاز دارد.
غیررسمی
مهمانی یک گردهمایی غیررسمی از دوستان بود.
گفتن
چرا به من در مورد تغییر برنامه گفته نشد؟
توانستن (شکل گذشته فعل can)
وقتی بچه بودم، میتوانستم بدون هیچ ترسی از درختان بالا بروم.
[برای درخواست مودبانه]
اگر وقت دارید، آیا مایلید برای شام این آخر هفته به ما بپیوندید؟
پرسیدن
میتوانید از او بپرسید که آیا فردا در جلسه خواهد بود؟
از دست دادن
او فیلم را از دست داد چون دیر کرده بود.
تعمیر کردن
مکانیک فردا موتور ماشین من را تعمیر خواهد کرد.
متصدی پذیرش
منشی سالن برایم یک قرار با آرایشگر رزرو کرد.
در عوض
ما مجبور شدیم سفرمان را به دلیل آب و هوا لغو کنیم، بنابراین به جای آن یک فیلم تماشا کردیم.
منظم کردن
آیا میتوانید لطفاً فایلها را به ترتیب زمانی مرتب کنید؟
خجالتآور
لغزش خجالتآور او روی پوست موز در مقابل همه باعث شد از خجالت سرخ شود.
تنها
من انتخاب کردم که در تعطیلات تنها در خانه بمانم.
حادثه
علیرغم هوای بارانی، آنها توانستند بدون هیچ حادثهای از سفر کمپینگ خود لذت ببرند.
مشکل
مشکلات مالی خانواده را مجبور کرد خانه خود را بفروشند و کوچک شوند.
دوربین امنیتی
دفتر دارای دوربینهای امنیتی در داخل و خارج است تا ایمنی کارکنان را تضمین کند.
مجلل
او یک ماشین اسپورت شیک با تمام آخرین گجتها و ویژگیها خرید.
اسیر کردن
او حشرات نادر را برای تحقیقات خود در مورد تنوع زیستی شکار کرده است.
استخر شنا
بعد از یک روز طولانی در محل کار، سارا دوست دارد با شنا در استخر حیاط خلوتش آرام شود و از احساس آرامش بخش آب لذت ببرد.
سالن انتظار
لابی ساختمان اداری شامل نصبهای هنری مدرن و مناطق نشیمن راحت بود.
ماجراجویی
مجموعه کتاب کودکان، شخصیتهای جوان را در ماجراهای جادویی در سرزمینهای دور دنبال میکند.
تلفن هوشمند
کیفیت دوربین تلفن هوشمند با دوربین حرفهای رقابت میکرد.
هیجان
چشم انداز حل نهایی پازل پیچیده او را با هیجان تازه ای پر کرد، مشتاق برای شکستن کد.
تیر چراغبرق
چراغ برق قبل از خاموش شدن نور سوسو زد.
لایه نرم درونی
جعبه با پد فوم پر شده بود تا از اشیاء شکننده محافظت کند.
تخریب
او تخریب کنترل شده را از فاصله ایمنی تماشا کرد.
شرکت
شرکت کسب و کار خود را به بازارهای اروپایی گسترش داد.
تصور کردن
آیا میتوانید دنیایی بدون فناوری را تصور کنید؟
مالک
سازمان به مالک مفتخر چندین اثر تاریخی تبدیل شد.
واکنش
پیروزی تیم یک واکنش شاد از طرف هوادارانشان برانگیخت.