صفات زمان و مکان - صفت های مکان

این صفات کمک می‌کنند تا موقعیت فضایی مرتبط با یک موجودیت یا رویداد خاص مانند "داخل"، "خارج"، "بالا"، "پایین" و غیره را منتقل کنند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
صفات زمان و مکان
top [صفت]
اجرا کردن

در بالاترین یا بهترین جایگاه

Ex: From the top seat of the Ferris wheel , they could see the entire amusement park .

از صندلی بالایی چرخ و فلک، آنها می‌توانستند کل پارک تفریحی را ببینند.

bottom [صفت]
اجرا کردن

پایینی

Ex: The bottom shelf in the store usually holds the least expensive products .

قفسه پایین در فروشگاه معمولاً محصولات ارزان‌تر را نگه می‌دارد.

outdoor [صفت]
اجرا کردن

بیرونی

Ex: She loves visiting outdoor pools during the summer to swim under the sun .

او عاشق استخرهای روباز در تابستان است تا زیر آفتاب شنا کند.

indoor [صفت]
اجرا کردن

سرپوشیده

Ex: Indoor basketball courts offer a controlled environment for players to practice and compete .

زمین‌های بسکتبال سرپوشیده محیطی کنترل‌شده برای بازیکنان فراهم می‌کنند تا تمرین کنند و رقابت کنند.

outside [قید]
اجرا کردن

بیرون

Ex: The children played outside in the backyard all afternoon .

بچه‌ها تمام بعدازظهر را در حیاط خلوت بیرون بازی کردند.

inside [قید]
اجرا کردن

داخل

Ex: Please come inside ; it 's starting to rain .

لطفاً داخل بیایید؛ باران شروع می‌شود.

interior [صفت]
اجرا کردن

داخلی

Ex:

پانل‌های در داخلی با مواد عایق صدا پوشانده شده بودند.

exterior [صفت]
اجرا کردن

خارجی

Ex: Exterior lights were installed along the pathway for better visibility .

چراغ‌های خارجی در مسیر برای دید بهتر نصب شدند.

eastern [صفت]
اجرا کردن

شرقی

Ex: The sun rises in the eastern part of the sky .

خورشید در بخش شرقی آسمان طلوع می‌کند.

western [صفت]
اجرا کردن

غربی

Ex: They live in a small village on the western edge of the country .

آن‌ها در یک روستای کوچک در لبه غربی کشور زندگی می‌کنند.

northern [صفت]
اجرا کردن

شمالی

Ex: The northern border of the state is marked by a river .

مرز شمالی ایالت با یک رودخانه مشخص شده است.

southern [صفت]
اجرا کردن

جنوبی

Ex: The southern coastline is a popular destination for tourists seeking coastal scenery .

خط ساحلی جنوبی مقصدی محبوب برای گردشگرانی است که به دنبال مناظر ساحلی هستند.

upper [صفت]
اجرا کردن

بالایی

Ex: The upper branches of the tree were swaying in the strong wind .

شاخه‌های بالایی درخت در باد شدید تکان می‌خوردند.

outer [صفت]
اجرا کردن

خارجی

Ex: The outer surface of the metal showed signs of corrosion after years of exposure .

سطح خارجی فلز پس از سال‌ها قرار گرفتن در معرض، نشانه‌هایی از خوردگی نشان داد.

inner [صفت]
اجرا کردن

درونی

Ex: Our house has an inner courtyard surrounded by tall walls .

خانه ما یک حیاط داخلی دارد که با دیوارهای بلند احاطه شده است.

underwater [صفت]
اجرا کردن

زیرآبی

Ex: The team used special equipment to capture underwater footage of the coral reef .

تیم از تجهیزات ویژه‌ای برای ضبط تصاویر زیرآبی از صخره مرجانی استفاده کرد.

underground [صفت]
اجرا کردن

زیرزمینی

Ex: She enjoys exploring underground caves to see unique rock formations .

او از کاوش در غارهای زیرزمینی برای دیدن تشکیلات سنگی منحصر به فرد لذت می‌برد.

frontal [صفت]
اجرا کردن

جلویی

Ex: The frontal boundary between warm and cold air masses often brings storms .

مرز جبهه‌ای بین توده‌های هوای گرم و سرد اغلب طوفان‌ها را به همراه می‌آورد.

lateral [صفت]
اجرا کردن

جانبی

Ex: As the storm intensified , strong lateral winds pushed the trees sideways .

همانطور که طوفان شدت گرفت، بادهای جانبی قوی درخت‌ها را به پهلو هل داد.

elevated [صفت]
اجرا کردن

مرتفع

Ex: The new park features an elevated platform for visitors to enjoy the surrounding landscape .

پارک جدید دارای یک سکوی مرتفع است تا بازدیدکنندگان از مناظر اطراف لذت ببرند.

اجرا کردن

زیرزمینی

Ex:

مسیرهای آبی زیرزمینی اغلب بدون توجه در زیر مناظر شهری جریان دارند.

overseas [صفت]
اجرا کردن

خارجی

Ex: The overseas market presents new opportunities for growth .

بازار خارجی فرصت‌های جدیدی برای رشد ارائه می‌دهد.

medial [صفت]
اجرا کردن

میانی

Ex: The medial section of the bookshelf is slightly bowed from the weight of the books .

بخش میانی قفسه کتاب به دلیل وزن کتاب‌ها کمی خم شده است.

overhead [صفت]
اجرا کردن

بالای سر

Ex: The overhead bridge provides pedestrians a safe crossing over the highway .

پل روگذر به عابران پیاده یک گذرگاه ایمن بر روی بزرگراه ارائه می‌دهد.

offshore [صفت]
اجرا کردن

دور از ساحل

Ex: Our vacation home is located on an offshore island .

خانه تعطیلات ما در یک جزیره دور از ساحل واقع شده است.

upstate [صفت]
اجرا کردن

شمالی

Ex: The upstate region is known for its charming villages and outdoor activities .

منطقه آپستیت به دلیل روستاهای جذاب و فعالیت‌های فضای باز معروف است.

outermost [صفت]
اجرا کردن

بیرونی ترین

Ex: She placed the least-used items on the outermost shelves of the closet .

او کمترین وسایل استفاده شده را در قفسه‌های دورترین کمد گذاشت.

downtown [قید]
اجرا کردن

به مرکز شهر

Ex:

او در مرکز شهر، نزدیک منطقه مالی کار می‌کند.

inland [صفت]
اجرا کردن

دور از دریا

Ex: The inland cities rely on rivers for freshwater supply .

شهرهای دور از ساحل برای تأمین آب شیرین به رودخانه‌ها وابسته هستند.

surrounding [صفت]
اجرا کردن

اطراف

Ex: The surrounding hills provided a picturesque backdrop to the village.

تپه‌های اطراف یک پس‌زمینه نقاشی‌گونه به روستا ارائه دادند.

high [صفت]
اجرا کردن

بالا

Ex: His social status is high .

موقعیت اجتماعی او بالا است.

upstairs [صفت]
اجرا کردن

بالایی

Ex: The upstairs neighbors are hosting a party tonight .

همسایه‌های بالایی امشب مهمانی برگزار می‌کنند.

downstairs [صفت]
اجرا کردن

پایینی

Ex: The downstairs apartment has its own entrance .

آپارتمان پایین‌تر ورودی خودش را دارد.

اجرا کردن

عمودی

Ex: The perpendicular wall of stone blocked any chance of a direct ascent .

دیوار سنگی عمود بر زمین هر شانسی برای صعود مستقیم را مسدود کرد.