مسیر وسیله نقلیه دیگر را مسدود کردن
ماشینها به دلیل فضای محدود پارکینگ اغلب مسدود میشدند.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
مسیر وسیله نقلیه دیگر را مسدود کردن
ماشینها به دلیل فضای محدود پارکینگ اغلب مسدود میشدند.
به زور وارد شدن (معمولاً برای دزدی)
ساکنان مجتمع آپارتمانی پس از حادثهای اخیر که در آن فردی سعی در ورود غیرقانونی داشت، یک گشت محله تشکیل دادند.
به کسی یا چیزی نزدیک شدن
ما مجبور شدیم قدمهایمان را تندتر کنیم وقتی ابرهای طوفانی شروع به نزدیک شدن کردند و باران شدید را تهدید میکردند.
به سمت جایی رفتن
همانطور که شب فرود آمد، سایهها شروع به نزدیک شدن کردند، چشمانداز را در تاریکی پیچیدند.
قبول شدن
پذیرش در دانشکده پزشکی بسیار رقابتی بود، اما او توانست پذیرفته شود.
وارد شدن
بیرون کاملاً سرد است؛ چرا داخل نمیروی و کنار شومینه گرم نمیشوی؟
به زور چیزی را باز کردن
وقتی نتوانست کلیدهایش را پیدا کند، مجبور شد در گاراژ را بشکند تا داخل شود.
وارد سیستم شدن (کامپیوتر و غیره)
برای انتقال پول باید به حساب بانکی خود وارد شوید.
به جایی نقلمکان کردن
نانوایی جدید هفته آینده به مغازه گوشه خواهد رفت.
به برق وصل کردن
لامپ کار نمیکرد چون کسی تصادفی آن را از برق کشیده بود؛ من دوباره آن را به برق وصل میکنم.
سرازیر شدن
به محض اینکه خبر پخش شد، پیشنهادات کمک شروع به سرازیر شدن کرد.
صف را نادیده گرفتن
او همیشه سعی میکند جا بزند هر زمان که صف طولانی در کافی شاپ وجود دارد.
در جهت مسیر متنفاوتی پیش رفتن
آیا میتوانید کامیون تحویل را بدون برخورد به جدول داخل کنید؟
اجازه ورود دادن
در کافه تریای مدرسه، فقط بطریهای آب مجاز به ورود هستند.
ماهی را با پیچیدن نخ ماهیگیری کشیدن
او با دقت جمع کرد بادبادک را وقتی که باد شروع به وزیدن کرد.