سطح متوسط - Kommunikation

اینجا شما کلمات ارتباطی مانند ادعا کردن، توصیف کردن، اطلاع دادن و گزارش دادن را یاد می‌گیرید که برای زبان‌آموزان سطح B1 آماده شده‌اند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح متوسط
behaupten [فعل]
اجرا کردن

ادعا کردن

Ex:

من ادعا نمی‌کنم که کامل هستم.

begründen [فعل]
اجرا کردن

استدلال کردن

Ex:

آیا می‌توانی تصمیمت را توجیه کنی؟

angeben [فعل]
اجرا کردن

اعلام کردن

Ex:

او اظهار داشت که دیروز در خانه نبوده است.

beschreiben [فعل]
اجرا کردن

شرح دادن

Ex:

نویسنده شخصیت اصلی را به طور مفصل توصیف می‌کند.

erfahren [فعل]
اجرا کردن

مطلع شدن

Ex:

ما حقیقت را خیلی دیرتر فهمیدیم.

klären [فعل]
اجرا کردن

حل کردن

Ex:

ما باید سوءتفاهم را روشن کنیم.

fließend [صفت]
اجرا کردن

شیوا

Ex:

این مترجم به روانی به دو زبان ترجمه می‌کند.

mündlich [صفت]
اجرا کردن

شفاهی

Ex:

توافق‌نامه‌های شفاهی اغلب اثبات‌شان دشوار است.

der Witz [اسم]
اجرا کردن

لطیفه

Ex:

گاهی اوقات همه جوک را درک نمی‌کنند.

der Notruf [اسم]
اجرا کردن

تماس اضطراری

Ex:

تماس اضطراری در صورت آتش‌سوزی و تصادف کمک می‌کند.

اجرا کردن

اعلام کردن

Ex:

او ازدواج خود را به طور عمومی اعلام کرد.

melden [فعل]
اجرا کردن

گزارش دادن

Ex:

فعالیت‌های مشکوک را گزارش دهید.

ankündigen [فعل]
اجرا کردن

اعلام کردن

Ex:

شهر یک سایت ساختمانی جدید را اعلام کرد.

mitteilen [فعل]
اجرا کردن

اطلاع دادن

Ex:

لطفاً مرا مطلع کنید از قرار ملاقات خود.

اجرا کردن

توصیف

Ex:

در راهنما، یک توضیح از توابع وجود دارد.

ausrichten [فعل]
اجرا کردن

اطلاع دادن

Ex:

من سلام‌های شما را به او منتقل خواهم کرد.

berichten [فعل]
اجرا کردن

اطلاع دادن

Ex:

شاهد همه چیز را به پلیس گزارش داد.

raten [فعل]
اجرا کردن

توصیه کردن

Ex:

من به شما توصیه می‌کنم زود بروید.

erzählen [فعل]
اجرا کردن

تعریف کردن

Ex:

می‌خواهم چیزی را برایت بگویم.

اجرا کردن

توصیه

Ex:

این توصیه به من خیلی کمک کرد.

اجرا کردن

سازش

Ex:

او آماده نیست که یک مصالحه انجام دهد.

der Humor [اسم]
اجرا کردن

شوخ طبعی

Ex:

طنز مردم را به هم متصل می‌کند.

der Rat [اسم]
اجرا کردن

توصیه

Ex:

من به توصیه شما در مورد این مشکل نیاز دارم.

اجرا کردن

خداحافظی کردن

Ex:

ما بعد از جلسه خداحافظی می‌کنیم.

اجرا کردن

معذرت‌خواهی کردن

Ex:

او برای رفتارش عذرخواهی کرد.

اجرا کردن

صحبت کردن

Ex:

ما هر شب هنگام شام گفت‌وگو می‌کنیم.

سطح متوسط
Literatur زبان و گفتگو Kommunikation جشن‌ها و مهمانی‌ها
بازی‌ها و اسباب‌بازی‌ها تأسیسات تفریحی و استراحت سفر و گردشگری فضاها و مکان‌ها
افعال عمومی آب و هوا و اقلیم حرفه‌ها جرم و مشکلات اجتماعی
سازمان و برنامه‌ها روال روزانه و کارهای خانه اجازه و تعهد اسم‌های انتزاعی
اسم‌های مرتبط با کار افعال و صفت‌های مرتبط با کار افعال فرآیندهای ذهنی اقدامات فیزیکی
ریاضیات و فیزیک الکترونیک اقدامات فنی یا عملی قیدهای زمانی
قیدهای حالت قیدهای مهم قیدهای مکان قیدهای درجه
عبارات رایج و حروف ندا حروف اضافه رایج حروف ربط و ضمایر رایج صفات رایج
صفت‌های غذا صفت‌های ویژگی‌های فیزیکی و شکل‌ها صفت‌های رایج صفت‌های کمیت و اندازه
صفات زمان و فرکانس ویژگی‌های فیزیکی داده‌های شخصی و مراحل زندگی صفات شخصیتی
صفات کیفیت و ارزیابی احساسات و واکنش‌ها فرآیندهای ذهنی بحث و مناظره
مسکن و اقامت وسایل خانگی ابزارها و اشیاء روزمره شهر و روستا
کشاورزی و دامپروری زندگی کاری مالی و اقتصاد موفقیت و شکست
دستورالعمل‌ها و درخواست‌ها جامعه و فرهنگ Umfeld طبیعت و حیات وحش
قانون و نظم جنگ و درگیری تاریخ و حکمرانی دین و ایمان
Verhalten آموزش و علم رشته‌های دانشگاهی علم و پژوهش
رسانه و روزنامه‌نگاری حمل و نقل خودروها و رانندگی علوم کامپیوتر و فناوری
زندگی اجتماعی و روابط ورزش بدن انسان سلامت و پزشکی
مد و لباس مراقبت از بدن و بهداشت آرایش و درمان‌های زیبایی غذا و رژیم غذایی
علت و معلول هنر و سرگرمی موسیقی و صداها