سطح متوسط - Literatur

اینجا شما کلمات ادبیات مانند شعر، رمان، نویسنده و خواننده را یاد می‌گیرید، که برای زبان‌آموزان سطح B2 آماده شده‌اند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح متوسط
der Leser [اسم]
اجرا کردن

خواننده (کتاب، روزنامه)

Ex:

خوانندگان مقاله را به صورت آنلاین نظر می‌دهند.

das Lexikon [اسم]
اجرا کردن

فرهنگ‌نامه

Ex:

در دایرةالمعارف، تصاویر و توضیحات زیادی وجود دارد.

die Seite [اسم]
اجرا کردن

صفحه

Ex:

در صفحه آخر فهرست قرار دارد.

das Kapitel [اسم]
اجرا کردن

بخش

Ex:

در این فصل، درباره تاریخ است.

اجرا کردن

پاراگراف

Ex:

بخش در انتها مهم است.

اجرا کردن

منتشر کردن

Ex:

موسیقیدان هفته آینده یک آلبوم منتشر می‌کند.

vorlesen [فعل]
اجرا کردن

روخوانی کردن

Ex:

او هر شب برای فرزندانش بلند می‌خواند.

اجرا کردن

کتاب‌فروشی

Ex:

در فروشگاه کتاب، مجله‌ها نیز وجود دارند.

der Verlag [اسم]
اجرا کردن

ناشر

Ex:

او به عنوان ویراستار در یک نشر کار می‌کند.

اجرا کردن

افسانه

Ex:

مادربزرگم هر شب برایم یک قصه پریان تعریف می‌کرد.

اجرا کردن

داستان

Ex:

این فقط یک داستان ساختگی است.

der Roman [اسم]
اجرا کردن

رمان

Ex:

او اولین رمان خود را می‌نویسد.

der Krimi [اسم]
اجرا کردن

داستان جنایی

Ex:

بسیاری از نویسندگان داستان‌های جنایی موفق می‌نویسند.

der Held [اسم]
اجرا کردن

قهرمان

Ex:

او قهرمان را به خاطر شجاعتش تحسین کرد.

die Novelle [اسم]
اجرا کردن

رمان کوتاه

Ex:

در مدرسه، ما اغلب داستان‌های کوتاه نویسندگان آلمانی را می‌خوانیم.

das Drama [اسم]
اجرا کردن

درام

Ex:

درام دیروز در تئاتر اجرا شد.

die Fabel [اسم]
اجرا کردن

قصه حیوانات

Ex:

درس اخلاقی افسانه معمولاً در پایان قرار دارد.

die Ausgabe [اسم]
اجرا کردن

ویرایش

Ex:

هر چاپ بازبینی شد.

der Absatz [اسم]
اجرا کردن

پاراگراف

Ex:

متن از پنج پاراگراف تشکیل شده است.

اجرا کردن

علمی-تخیلی (داستان و فیلم)

Ex:

بسیاری از داستان‌های علمی-تخیلی به سفر در زمان می‌پردازند.

اجرا کردن

انتشار

Ex:

قبل از انتشار، متن باید به دقت بررسی شود.

die Figur [اسم]
اجرا کردن

نقش

Ex:

شخصیت در طول داستان توسعه می‌یابد.

اجرا کردن

قهرمان داستان

Ex:

شخصیت اصلی ماجراهای زیادی را تجربه می‌کند.

اجرا کردن

راوی

Ex:

مشخص نیست که آیا می‌توان به راوی اعتماد کرد یا خیر.

اجرا کردن

استعاره

Ex:

استعاره‌ها به درک آسان‌تر ایده‌های پیچیده کمک می‌کنند.

das Symbol [اسم]
اجرا کردن

مظهر

Ex:

گل‌های رز قرمز نماد رمانتیک هستند.

اجرا کردن

انسان‌انگاری

Ex:

شخصیت‌پردازی متن را زنده‌تر و گویاتر می‌کند.

die Ironie [اسم]
اجرا کردن

آیرونی

Ex:

« چه هوای بارانی خوبی ! » او با کنایه گفت وقتی تمام روز باران می‌بارید.

سطح متوسط
Literatur زبان و گفتگو Kommunikation جشن‌ها و مهمانی‌ها
بازی‌ها و اسباب‌بازی‌ها تأسیسات تفریحی و استراحت سفر و گردشگری فضاها و مکان‌ها
افعال عمومی آب و هوا و اقلیم حرفه‌ها جرم و مشکلات اجتماعی
سازمان و برنامه‌ها روال روزانه و کارهای خانه اجازه و تعهد اسم‌های انتزاعی
اسم‌های مرتبط با کار افعال و صفت‌های مرتبط با کار افعال فرآیندهای ذهنی اقدامات فیزیکی
ریاضیات و فیزیک الکترونیک اقدامات فنی یا عملی قیدهای زمانی
قیدهای حالت قیدهای مهم قیدهای مکان قیدهای درجه
عبارات رایج و حروف ندا حروف اضافه رایج حروف ربط و ضمایر رایج صفات رایج
صفت‌های غذا صفت‌های ویژگی‌های فیزیکی و شکل‌ها صفت‌های رایج صفت‌های کمیت و اندازه
صفات زمان و فرکانس ویژگی‌های فیزیکی داده‌های شخصی و مراحل زندگی صفات شخصیتی
صفات کیفیت و ارزیابی احساسات و واکنش‌ها فرآیندهای ذهنی بحث و مناظره
مسکن و اقامت وسایل خانگی ابزارها و اشیاء روزمره شهر و روستا
کشاورزی و دامپروری زندگی کاری مالی و اقتصاد موفقیت و شکست
دستورالعمل‌ها و درخواست‌ها جامعه و فرهنگ Umfeld طبیعت و حیات وحش
قانون و نظم جنگ و درگیری تاریخ و حکمرانی دین و ایمان
Verhalten آموزش و علم رشته‌های دانشگاهی علم و پژوهش
رسانه و روزنامه‌نگاری حمل و نقل خودروها و رانندگی علوم کامپیوتر و فناوری
زندگی اجتماعی و روابط ورزش بدن انسان سلامت و پزشکی
مد و لباس مراقبت از بدن و بهداشت آرایش و درمان‌های زیبایی غذا و رژیم غذایی
علت و معلول هنر و سرگرمی موسیقی و صداها