بستن
مربی به دانشآموزان یادآوری کرد که در طول سفر کولهپشتیهای خود را محکم ببندند.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
بستن
مربی به دانشآموزان یادآوری کرد که در طول سفر کولهپشتیهای خود را محکم ببندند.
بااشتیاق خوردن
بچهها در جشن تولد پیتزا را با اشتیاق خوردند.
به نسل بعدی دادن
او کتابهای دوران کودکی خود را به پسرعموهای کوچکترش واگذار کرد.
سنجاق زدن
او از سوزنهای تهگرد برای محکم کردن گوشههای پوستر استفاده کرد.
سریع نوشیدن
احساس کمآبی کردند، در کافه توقف کردند و چند نوشیدنی سرد را سر کشیدند.
برای کمک به قورت دادن غذا چیزی نوشیدن
او از غذای تند لذت برد و تصمیم گرفت آن را با یک لیوان آب سرد بنوشد.
بلعیدن
پس از ساعاتی کار، او ناهارش را در عرض چند دقیقه بلعید.
تحویل دادن
من از کارآموز میخواهم که کلیدها را به سرعت به دفتر نگهداری برای تعمیرکار ببرد.