افعال عبارتی با استفاده از 'Down' و 'Away' - توقف، سرکوب یا خاموش کردن (پایین)
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
سرکوب کردن
او مجبور شد به سرعت تعجب خود را از این تحول غیرمنتظره فرو بنشاند.
به شدت کنترل کردن
شرکت مجبور شد برای محافظت از دادههایش اقدامات سختگیرانهای در برابر دسترسی غیرمجاز به اطلاعات حساس انجام دهد.
تعطیل کردن
شرکت پس از تصفیه داراییهایش تعطیل خواهد شد.
شدیدا اقدام کردن
شرکت تصمیم گرفت با اجرای برنامههای آموزشی جامع، برخورد جدی با آزار و اذیت در محل کار داشته باشد.
به وسیله نقلیهای علامت توقف دادن
مسافر تصادفی امیدوار بود که بتواند یک راننده مهربان را متوقف کند که به او سواری بدهد.
محدود کردن کسی یا چیزی
سیاستهای سرکوبگرانه رژیم همچنان مردم را سرکوب میکند.
مانع افزایش شدن
ما باید راههایی پیدا کنیم تا هزینهها را در بودجه خانوارمان پایین نگه داریم.
ساکت شدن
اگر سر و صدا ادامه پیدا کند، از آنها میخواهم که ساکت شوند.
ساکت شدن
باد میوزید، اما با گذشت طوفان آرام شد.
کسی را ساکت کردن
طرفداران پرشور هر گونه انتقاد را در طول تجمع خفه کردند.
خاموش کردن
او مجبور شد لپتاپش را خاموش کند زیرا خیلی کند کار میکرد.