خلاصه کردن
هنگام نوشتن گزارش، مطمئن شوید که دادهها را خلاصه کنید تا یافتههای حیاتی برجسته شوند.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
خلاصه کردن
هنگام نوشتن گزارش، مطمئن شوید که دادهها را خلاصه کنید تا یافتههای حیاتی برجسته شوند.
از چیزی نشأت گرفتن
شکست آزمایش به دلیل کمبود تجهیزات و منابع مناسب بود.
آرام شدن
بعد از حادثه، مدتی طول کشید تا آرام شود.
دنده کم کردن
راننده با تجربه به آرامی دنده را کم کرد قبل از ورود به پیچ.
خنک کردن
استفاده از سایه یا چتر میتواند در یک روز آفتابی دما را کاهش دهد.
معکوس شمردن
فضانوردان شروع به شمارش معکوس کردند در حالی که موشک برای پرتاب آماده میشد.
موشکافی کردن
در طول حسابرسی مالی، حسابدار مجبور شد به بررسی عمیق هر دسته از هزینهها برای یک تحلیل جامع بپردازد.
تخمین زدن
بسیاری رستوران را گران تصور میکردند، اما پیشنهادهای ناهارشان کاملاً مقرونبهصرفه بود.
محکم لگد زدن
پلیس مجبور شد باریکاد را بشکند تا جمعیت نافرمان را متفرق کند.
خاطره ناخوشایندی را فراموش کردن
شرکت سخت کار کرد تا از گذر از اعتبار بد خدمات به مشتریان خود بگذرد.
مجبور به حمل چیزی سنگین شدن
مسافر بار کولهپشتی خود را از سوغاتیها کرد.
بیاهمیت جلوه دادن
پس از حادثه، شرکت سعی کرد میزان خسارت را کم اهمیت جلوه دهد، اما گزارشگران محلی حقیقت را فهمیدند.
ازدواج کردن
تصمیم به ساکن شدن با هم برای هر دو آنها احساس رضایت و امنیت به ارمغان آورد.
وزن کم کردن
برای دستیابی به اهداف تناسب اندام خود، او تصمیم گرفت با کاهش میان وعدههای ناسالم لاغر شود.
آرام کردن
پس از اختلاف نظر، او تلاش کرد تا با تسهیل یک گفتگوی سازنده بین همکاران، تنشها را در محل کار کاهش دهد.
باانرژی موزیک اجرا کردن
دیجی میداند چگونه یک میکس را پرتاب کند که همه را به رقص درآورد.
ردیابی کردن
ماموران قانون با موفقیت فراری را در یک مکان دورافتاده ردیابی کردند.
رد کردن
صاحبخانه با توجه به توانایی مالی مستاجر، افزایش اجاره را رد کرد.
سختکوشی کردن
او باید سخت کار کند و روی اهداف شغلی خود تمرکز کند.
سخت تلاش کردن
شرکت به سختی کار کردن را برای آمادهسازی برای راهاندازی آینده شروع کرده است.
مبتلا شدن
فکر میکنم دارم سرما میخورم؛ گلودرد دارم و آب ریزش بینی.
بر روحیه کسی تاثیر گذاشتن
اخبار بد مداوم میتواند پس از مدتی واقعاً شما را ناامید کند.
مبتلا شدن
او مراقب بود که دستهایش را مرتب بشوید تا از مبتلا شدن به ویروس معده واگیردار جلوگیری کند.
سرخورده کردن
وعدههای پوچ و عدم اقدام سیاستمدار، رایدهندگانی که به او اعتماد کرده بودند را نومید کرد.
ابراز مخالفت کردن
او دوستش را به خاطر پخش شایعات سرزنش کرد.
ابراز نارضایتی کردن
بعضی از افراد تمایل دارند دیگران را به خاطر انتخابهای زندگیشان مورد انتقاد قرار دهند، اما مهم است که پذیرا باشیم.
از بالا به کسی نگاه کردن (استعاری)
ورزشکار بیش از حد مطمئن به خود، رقبای خود را تحقیر میکرد، با این باور که او از هر نظر برتر است.
کسی را تحقیر کردن
مربی بر اهمیت صحبت کردن از بالا به پایین با همتیمیها در طول بازی تأکید کرد.
باران شدید باریدن
ابرهای طوفانی جمع شدند، و خیلی زود، باران شروع به باریدن شدید کرد.
باران شدید باریدن
ما تصمیم گرفتیم در داخل بمانیم چون بیرون باران شدیدی میبارید.
تمیز و مرتب کردن
او تصمیم گرفت قفسههای کتاب گردآلود را تمیز کند، و آنها را به وضعیتی تمیز و منظم بازگرداند.
(با پارچه خیس) تمیز کردن
بیایید قبل از حرکت ماشین را پاک کنیم تا ظاهری براق به آن بدهیم.
مصمم تر شدن
در مواجهه با مشکلات مالی، شرکت تصمیم گرفت تلاشها را دوچندان کند و در هر جایی که ممکن است هزینهها را کاهش دهد.