درخواست کردن
او از همسایهاش درخواست کمک کرد.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
درخواست کردن
او از همسایهاش درخواست کمک کرد.
به چیزی نیاز مبرم داشتن
موفقیت در این زمینه اغلب نیازمند سالها تمرین اختصاصی است.
خواستن
او با تمام قدرت و تمرینش برای عنوان قهرمانی آمد.
برای به دست آوردن چیزی تلاش کردن
بسیاری از دانشآموزان با مطالعه سختکوشانه و درخواست کمک در مواقع نیاز به دنبال برتری تحصیلی هستند.
به رسیدن به یک هدف خاص تمایل داشتن
تیم به دنبال پیروزی در مسابقه قهرمانی است.
به دنبال چیزی بودن
دانشآموزان به دنبال نمره خوبی در امتحان آینده هستند.
اکیداً کسی یا چیزی را توصیه کردن
کارگران فشار میآوردند برای دستمزد و شرایط بهتر.
به کسی دستور دادن (که در مکانی خاص حاضر شود)
وقتی پسرش ناگهان بیمار شد، او فرستاد برای یک دکتر.
برای رسیدن به یک هدف خاص تلاش کردن
هنرمند در آخرین اثر خود در تلاش برای دستیابی به یک بیان منحصر به فرد است.
نیازمند چیزی بودن
علیرغم چالشها، او کمبودی در عزم برای رسیدن به اهدافش نداشت.
| افعال عبارتی با استفاده از 'Into', 'To', 'About', و 'For' | |||
|---|---|---|---|
| شروع یا آغاز (به) | ورود یا برخورد (به) | درگیر کردن یا تجربه کردن (به) | دیگران (به) |
| مدیریت یا کمک (به) | دیگران (به) | انجام یک عمل (درباره) | خواستن (برای) |
| نشان دادن عشق، حمایت، یا موافقت (برای) | دیگران (برای) | ||