سطح مبتدی - سرگرمی‌ها و تفریحات

واژگان پایه را برای صحبت در مورد سرگرمی‌ها، فعالیت‌ها و گذران اوقات فراغت خود به زبان فرانسوی بیاموزید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح مبتدی
la musique [اسم]
اجرا کردن

موسیقی

Ex:

موسیقی دارای قدرتی جهانی است.

la guitare [اسم]
اجرا کردن

گیتار

Ex:

گیتار الکتریک در موسیقی راک استفاده می‌شود.

le piano [اسم]
اجرا کردن

پیانو

Ex:

پیانو الکتریکی امروزه بسیار محبوب است.

le sport [اسم]
اجرا کردن

ورزش

Ex:

او دوست دارد ورزش را در تلویزیون تماشا کند.

le football [اسم]
اجرا کردن

فوتبال

Ex:

او دوست دارد بعد از مدرسه با دوستانش فوتبال بازی کند.

le basket [اسم]
اجرا کردن

بسکتبال

Ex:

ما یک بازی بسکتبال را در تلویزیون تماشا کردیم.

اجرا کردن

والیبال

Ex:

ما یک مسابقه والیبال در ساحل تماشا کردیم.

اجرا کردن

پیاده‌گردی

Ex:

آن‌ها دوست دارند در جنگل پیاده‌روی طولانی کنند.

le tennis [اسم]
اجرا کردن

تنیس

Ex:

آنها یک مسابقه تنیس را در تلویزیون تماشا می‌کنند.

le jeu [اسم]
اجرا کردن

تفریح

Ex:

بازی ویدیویی بسیار گران است.

jouer [فعل]
اجرا کردن

(ورزش) بازی کردن

Ex:

آیا تو در تابستان والیبال بازی می‌کنی؟

le cyclisme [اسم]
اجرا کردن

دوچرخه‌سواری

Ex:

او دوچرخه‌سواری می‌کند تا تناسب اندام خود را حفظ کند.

le dessin [اسم]
اجرا کردن

نقاشی

Ex:

کودک نقاشی خود را به دیوار آویخت.

اجرا کردن

بازی ویدئویی

Ex:

او تمام شب را به بازی بازی‌های ویدیویی گذراند.

la danse [اسم]
اجرا کردن

رقص

Ex:

او رقص معاصر را دوست دارد.

la natation [اسم]
اجرا کردن

شنا

Ex:

ما به استخر می‌رویم تا شنا کنیم.

le jogging [اسم]
اجرا کردن

دویدن (آهسته)

Ex:

ما دوست داریم با هم جاگینگ کنیم.

jouer [فعل]
اجرا کردن

نواختن

Ex:

آیا می‌دانی چگونه بزنی درام؟

la peinture [اسم]
اجرا کردن

نقاشی

Ex:

او نقاشی رنگ روغن انجام می‌دهد.