سطح مبتدی - وسایل نقلیه و حمل و نقل

واژگان پایه برای صحبت در مورد وسایل نقلیه، وسایل حمل و نقل و جابجایی ها را به زبان فرانسوی یاد بگیرید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح مبتدی
la voiture [اسم]
اجرا کردن

اتومبیل

Ex:

ماشین روی بزرگراه سریع رانندگی می‌کند.

le bus [اسم]
اجرا کردن

اتوبوس

Ex:

آن‌ها در ایستگاه منتظر اتوبوس هستند.

le train [اسم]
اجرا کردن

قطار

Ex:

این قطار کالا حمل می‌کند.

le métro [اسم]
اجرا کردن

مترو

Ex:

مترو در ساعت شلوغی شلوغ بود.

le tramway [اسم]
اجرا کردن

تراموا

Ex:

تراموا برای جلوگیری از ترافیک عملی است.

le vélo [اسم]
اجرا کردن

دوچرخه

Ex:

او دوچرخه‌اش را در گاراژ تعمیر می‌کند.

la moto [اسم]
اجرا کردن

موتورسیکلت

Ex:

موتورسیکلت جلوی خانه پارک شده است.

le camion [اسم]
اجرا کردن

کامیون

Ex:

آنها برای کارشان یک کامیون می‌رانند.

le taxi [اسم]
اجرا کردن

تاکسی

Ex:

ما یک تاکسی را به اشتراک می‌گذاریم تا پول پس‌انداز کنیم.

l'avion [اسم]
اجرا کردن

هواپیما

Ex:

هواپیما روی باند فرود فرود می‌آید.

le bateau [اسم]
اجرا کردن

کشتی

Ex:

آن‌ها یک قایق کوچک از چوب ساختند.

la gare [اسم]
اجرا کردن

ایستگاه راه‌آهن

Ex:

قطار از ایستگاه اصلی حرکت می‌کند.

l'aéroport [اسم]
اجرا کردن

فرودگاه

Ex:

آنها در فرودگاه منتظر چمدان‌هایشان هستند.

اجرا کردن

ایستگاه اتوبوس

Ex:

اتوبوس هر ده دقیقه یکبار از این ایستگاه اتوبوس می‌گذرد.

اجرا کردن

ایستگاه مترو

Ex:

این ایستگاه مترو بسیار مدرن است.

la route [اسم]
اجرا کردن

جاده

Ex:

توجه کنید، جاده امروز لغزنده است.

le parking [اسم]
اجرا کردن

پارکینگ

Ex:

پارکینگ در آخر هفته رایگان است.

le pont [اسم]
اجرا کردن

پل

Ex:

می‌توان پل را از پنجره دید.

le passager [اسم]
اجرا کردن

مسافر

Ex:

بازرس بلیط‌های مسافران را بررسی می‌کند.

conduire [فعل]
اجرا کردن

رانندگی کردن

Ex:

آیا می‌دانی چگونه موتورسیکلت را برانیم؟

prendre [فعل]
اجرا کردن

سوار شدن

Ex:

او ترجیح می‌دهد سوار قطار شود تا ماشین.

le ticket [اسم]
اجرا کردن

بلیت

Ex:

او بلیط اتوبوسش را امروز صبح گم کرد.