سطح مبتدی - قیدها

قیدهای پایه را بیاموزید تا جملات خود را غنی کنید و زمان، مکان یا شیوه را به فرانسوی بیان کنید.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح مبتدی
toujours [قید]
اجرا کردن

همیشه

Ex:

اینجا در زمستان همیشه سرد است.

souvent [قید]
اجرا کردن

اغلب

Ex:

او اغلب فیلم تماشا می‌کند.

parfois [قید]
اجرا کردن

گاهی

Ex:

گاهی اوقات یکشنبه‌ها به خانه دوستانمان می‌رویم.

rarement [قید]
اجرا کردن

به ندرت

Ex:

حوادث در اینجا به ندرت جدی هستند.

jamais [قید]
اجرا کردن

هرگز

Ex:

او هرگز تلویزیون تماشا نمی‌کند.

partout [قید]
اجرا کردن

همه جا

Ex:

این فروشگاه مشتری‌هایی در همه جا در کشور دارد.

ici [قید]
اجرا کردن

اینجا

Ex:

بچه‌ها اینجا در باغ بازی می‌کنند.

[قید]
اجرا کردن

آنجا

Ex:

کودکان آنجا در پارک بازی می‌کنند.

bien [قید]
اجرا کردن

به‌خوبی

Ex:

او تنیس را خوب بازی می‌کند.

mal [قید]
اجرا کردن

به طور بد

Ex:

او انگلیسی را بد صحبت می‌کند.

vite [قید]
اجرا کردن

سریع

Ex:

وقتی عجله دارد سریع کار می‌کند.

lentement [قید]
اجرا کردن

به آرامی

Ex:

او آهسته غذا می‌خورد تا از غذایش لذت ببرد.

facilement [قید]
اجرا کردن

به راحتی

Ex:

ما به راحتی راه‌حل را پیدا کردیم.

aussi [قید]
اجرا کردن

همچنین

Ex:

ما شکلات و آب نبات را هم دوست داریم.

encore [قید]
اجرا کردن

هنوز

Ex:

او باز هم کمی کیک می‌خواهد.

trop [قید]
اجرا کردن

بیش از اندازه

Ex:

این کیف برای من خیلی سنگین است.

très [قید]
اجرا کردن

خیلی

Ex:

تابستان خیلی گرم است.

seulement [قید]
اجرا کردن

فقط

Ex:

او فقط فرانسوی صحبت می‌کند.

beaucoup [قید]
اجرا کردن

بسیار

Ex:

من این فیلم را خیلی دوست داشتم.

maintenant [قید]
اجرا کردن

حالا

Ex:

الان هوا سرد است.

près [قید]
اجرا کردن

نزدیک

Ex:

ما در طول نمایش نزدیک ماندیم.

loin [قید]
اجرا کردن

دور

Ex:

سگ دور پشت گربه می‌دود.

tard [قید]
اجرا کردن

دیر

Ex:

قطار به دلیل مه دیر رسید.

ensemble [قید]
اجرا کردن

با هم

Ex:

آن‌ها با هم به تعطیلات رفتند.

à pied [قید]
اجرا کردن

پیاده

Ex:

او ترجیح می‌دهد پیاده برود تا با ماشین.