حین کار
به اصطلاحات انگلیسی درباره افراد و چیزهای موفق بپردازید، مانند "dark horse" و "late bloomer".
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
حین کار
در شرایط مطلوب
در بالاترین سطح عملکرد یا پویایی
موفقیت گذرا
اعجوبه نوظهور
همه فکر میکردند که جان مدیرعامل بعدی خواهد بود، اما سوزان اسب تاریک از آب درآمد - او ایدههای نوآورانهای داشت که هیچ کس از آنها خبر نداشت و در نهایت کار را به دست آورد.
فرد ثروتمند و بانفوذ
تهیه کننده هالیوود به عنوان یک گربه چاق دیده میشود، که در حالی که بسیاری از بازیگران و اعضای تیم دستمزد کم و کار زیاد دارند، در luxury زندگی میکند.
موفقیت بزرگ کسب کردن
فردی که دیرتر از دیگران شکوفا میشود
او تا سی سالگی شروع به نواختن موسیقی نکرد، اما اکنون یک موسیقیدان موفق است. او یک دیر شکوفا در صنعت موسیقی است.
خوش شانسی آوردن
شخصیت برتر (در یک گروه، سازمان و غیره)
باموفقیت چشمگیر
اسطوره (در یک زمینه)
وقتی نوبت به آشپزی میرسد، مادربزرگ من مرد است. او بیش از 50 سال است که آشپزی میکند و تمام دستورهای خانوادگی را میداند.