صفات زمان و مکان - صفت های فاصله زمانی

این صفات نزدیکی یا دوری درک شده رویدادها یا دوره‌های زمانی را توصیف می‌کنند، و ویژگی‌هایی مانند "فوری"، "اخیر"، "آینده" و غیره را منتقل می‌کنند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
صفات زمان و مکان
instant [صفت]
اجرا کردن

فوری

Ex:

پیام‌رسانی فوری امکان ارتباط سریع بین کاربران را فراهم می‌کند.

immediate [صفت]
اجرا کردن

فوری

Ex: The company responded to customer complaints with immediate action .

شرکت به شکایات مشتریان با اقدام فوری پاسخ داد.

recent [صفت]
اجرا کردن

اخیر

Ex: In recent months , the city has seen a significant increase in tourism due to new attractions .

در ماه‌های اخیر، شهر به دلیل جاذبه‌های جدید شاهد افزایش قابل توجهی در گردشگری بوده است.

about [صفت]
اجرا کردن

سر پا

Ex:

علیرغم ساعت دیروقت، او هنوز بیدار بود، در خیابان‌های شهر پرسه می‌زد.

imminent [صفت]
اجرا کردن

قریب‌الوقوع

Ex: Despite efforts to contain the virus , health officials warned of the imminent spread of the disease .

علیرغم تلاش‌ها برای مهار ویروس، مقامات بهداشتی از گسترش قریب‌الوقوع بیماری هشدار دادند.

upcoming [صفت]
اجرا کردن

آتی

Ex: Students eagerly awaited the upcoming school trip .

دانش‌آموزان مشتاقانه منتظر سفر مدرسه‌ای آینده بودند.

impending [صفت]
اجرا کردن

قریب الوقوع

Ex: As the dark clouds rolled in , the impending storm was unavoidable .

همان‌طور که ابرهای تیره می‌آمدند، طوفان قریب‌الوقوع اجتناب‌ناپذیر بود.

اجرا کردن

معاصر

Ex: Technologies like smartphones have become an integral part of contemporary daily life .

فناوری‌هایی مانند تلفن‌های هوشمند به بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره معاصر تبدیل شده‌اند.

current [صفت]
اجرا کردن

کنونی

Ex: The current negotiations between the two companies are expected to lead to a significant partnership .

انتظار می‌رود که مذاکرات جاری بین دو شرکت به یک مشارکت مهم منجر شود.

prehistoric [صفت]
اجرا کردن

ماقبل‌تاریخ

Ex: Historians study prehistoric civilizations through artifacts and cave paintings .

تاریخ‌دانان تمدن‌های پیش از تاریخ را از طریق آثار باستانی و نقاشی‌های غار مطالعه می‌کنند.

pending [صفت]
اجرا کردن

در انتظار

Ex:

پرداخت در انتظار تأیید فاکتور است.

bygone [صفت]
اجرا کردن

گذشته

Ex: The abandoned mansion was a relic of bygone wealth and opulence .

عمارت متروکه یادگاری از ثروت و تجمل گذشته بود.

foreseeable [صفت]
اجرا کردن

قابل پیش بینی

Ex: The lawyer argued that the accident was a foreseeable consequence of the negligence .

وکیل استدلال کرد که حادثه نتیجه قابل پیش‌بینی از سهل‌انگاری بود.

اجرا کردن

فوری

Ex: The pain relief from the medication was almost instantaneous .

تسکین درد از دارو تقریباً فوری بود.

later [صفت]
اجرا کردن

دیرتر

Ex: The company announced the launch of its new product for a later quarter .

شرکت از راه‌اندازی محصول جدید خود برای سه‌ماهه بعدی خبر داد.

looming [صفت]
اجرا کردن

قریب الوقوع

Ex:

او نمی‌توانست از احساس خطر قریب الوقوع خلاص شود.