صفات زمان و مکان - صفت های زمان

صفت های زمانی جنبه‌ها و ویژگی‌های زمانی و زمانی رویدادها را توصیف می‌کنند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
صفات زمان و مکان
past [صفت]
اجرا کردن

گذشته

Ex: Past mistakes served as valuable lessons for future decision-making .

اشتباهات گذشته به عنوان درس‌های ارزشمندی برای تصمیم‌گیری‌های آینده عمل کردند.

present [صفت]
اجرا کردن

فعلی

Ex: The present circumstances call for adaptability and resilience .

شرایط حاضر به انعطاف‌پذیری و تاب‌آوری نیاز دارد.

future [صفت]
اجرا کردن

آینده

Ex: The future generations will inherit the consequences of our actions today .

نسل‌های آینده عواقب اقدامات امروز ما را به ارث خواهند برد.

underway [صفت]
اجرا کردن

در حال انجام

Ex: The project 's implementation is already underway , with teams actively working on different aspects .

اجرای پروژه در حال حال انجام است، با تیم‌هایی که به طور فعال روی جنبه‌های مختلف کار می‌کنند.

due [صفت]
اجرا کردن

مقرر

Ex: The assignment is due at the beginning of class .

تکلیف باید در ابتدای کلاس تحویل داده شود.

gradual [صفت]
اجرا کردن

تدریجی

Ex: Learning a new language is a gradual process that takes time and practice .

یادگیری یک زبان جدید یک فرآیند تدریجی است که زمان و تمرین می‌طلبد.

overnight [قید]
اجرا کردن

یک‌شبه

Ex: The package arrived overnight , much to their delight .

بسته شبانه رسید، که باعث خوشحالی آنها شد.

nocturnal [صفت]
اجرا کردن

شبانه

Ex: The nocturnal sounds of crickets and frogs filled the air as darkness fell .

صداهای شبانه جیرجیرکها و قورباغهها هوا را پر کرد در حالی که تاریکی فرود میآمد.

timely [قید]
اجرا کردن

به‌موقع

Ex: She arrived at the meeting timely , just as it was starting .

او به موقع به جلسه رسید، دقیقاً وقتی که شروع می‌شد.

eventual [صفت]
اجرا کردن

نهایی

Ex: With careful planning and strategic decision-making , they were able to anticipate and prepare for their eventual success .

با برنامه‌ریزی دقیق و تصمیم‌گیری استراتژیک، آن‌ها توانستند موفقیت نهایی خود را پیش‌بینی و برای آن آماده شوند.

premature [صفت]
اجرا کردن

زودرس

Ex: The premature arrival of spring caused confusion among the migrating birds .

ورود زودرس بهار باعث سردرگمی در میان پرندگان مهاجر شد.

اجرا کردن

هم‌زمان

Ex: The orchestra and choir performed simultaneous pieces , showcasing their synchronization and skill .

ارکستر و گروه کر قطعات همزمان را اجرا کردند، که هماهنگی و مهارت آنها را به نمایش گذاشت.

overdue [صفت]
اجرا کردن

عقب‌افتاده (بدهی)

Ex: Her assignment submission is overdue , and she needs to turn it in as soon as possible .

ارسال تکلیف او معوق است، و او باید آن را در اسرع وقت تحویل دهد.

interim [صفت]
اجرا کردن

موقت

Ex: The interim government took control until elections could be held .

دولت موقت کنترل را تا زمان برگزاری انتخابات به دست گرفت.

اجرا کردن

به‌ترتیب زمان وقوع

Ex: The professor presented the material in the textbook in chronological order to help students understand the progression of events .

استاد مطالب کتاب درسی را به ترتیب تاریخی ارائه کرد تا به دانشجویان در درک پیشرفت وقایع کمک کند.

postwar [صفت]
اجرا کردن

پساجنگ

Ex: The country experienced rapid economic growth in the postwar period .

کشور در دوره پس از جنگ رشد اقتصادی سریعی را تجربه کرد.