نشانی
آدرس ایمیل قبلاً گرفته شده بود، بنابراین او مجبور شد یکی دیگر را انتخاب کند.
در اینجا واژگان از واحد 2 - مرجع در کتاب درسی Total English Starter را پیدا خواهید کرد، مانند "بلیط"، "آدرس"، "هجی کردن"، و غیره.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
نشانی
آدرس ایمیل قبلاً گرفته شده بود، بنابراین او مجبور شد یکی دیگر را انتخاب کند.
ایمیل
او یک ایمیل گروهی به تمام اعضای کلاب فرستاد.
قدیمی
او عکسهای قدیمی والدینش را روی دیوار آویزان کرده بود.
هجی کردن
آنها کلمه "سیب" را با صدای بلند هجی میکنند: ا-پ-پ-ل-ی.
برادر
برادر من از من جوانتر است و همیشه مرا میخنداند.
خواهر
وقتی جوانتر بودیم خیلی بحث میکردیم، اما حالا من و خواهرم خیلی بهتر با هم کنار میآییم.
خانواده
خواهرم بهترین دوست من است و ما همه چیز را با هم به عنوان یک خانواده انجام میدهیم.
مادر
او استعداد هنری خود را از مادرش به ارث برد، که یک نقاش accomplished است.
مامان
در کودکی، دوست داشتم آخر هفتهها را با مامانم بگذرانم، به پارک برویم یا با هم کلوچه درست کنیم.
پدر
پدر من الگوی من است و همیشه برای من بوده است.
بابا
بابا سارا به او یاد داد که چگونه دوچرخه سواری کند و این خاطره ای گرانبها از دوران کودکی شد.
شوهر
سارا و همسرش ده سال است که با خوشحالی ازدواج کردهاند و بنیانی محکم از عشق و اعتماد ساختهاند.
همسر
او یک همسر دوستداشتنی است که از رویاها و جاهطلبیهای شوهرش حمایت میکند.
فرزند پسر
سارا و دیوید در انتظار اولین فرزند خود هستند و امیدوارند که یک پسر داشته باشند.
فرزند دختر
دختر سارا یک رقصنده باله accomplished است و چندین جایزه برنده شده است.
دوستپسر
او دوست پسرش را در جمع خانوادگی به والدینش معرفی کرد.
دوستدختر
من و دوست دخترم در حال برنامهریزی برای یک سفر آخر هفته به ساحل هستیم.
عمو/دایی/شوهرخاله/شوهرعمه
ما یک خانواده بزرگ با بسیاری از عموها و خالهها داریم.
خاله/عمه/زنعمو/زندایی
آنها برای روز شکرگزاری به خانه عمه خود رفتند.
عموزاده، عمهزاده، داییزاده، خالهزاده
آنها در حال برنامهریزی برای یک گردهمایی خانوادگی هستند و نمیتوانند صبر کنند تا با تمام پسرعموها و دخترعموهای خود دیدار کنند.
سیب
دخترم سعی میکرد یک سیب رسیده از درخت بچیند.
کتاب
او کتاب را روی قفسه گذاشت و جلد رنگارنگ آن را تحسین کرد.
کارت ویزیت
لوگوی شرکت در طراحی کارت ویزیت برجسته بود.
دوربین
کارآگاه تصاویر امنیتی را از دوربین بررسی کرد.
کامپیوتر
او از یک کامپیوتر برای خلق هنر دیجیتال استفاده میکند.
آیپاد
او کتابهای صوتی و پادکستها را به آیپاد خود منتقل کرد تا در طول پروازهای طولانی گوش دهد.
کیف (زنانه)
او کیف دستی خود را روی صندلی کنارش در رستوران گذاشت.
تلفن همراه
او تلفن همراه خود را در کنسرت گم کرد و ساعتها بعد از آن به دنبالش گشت.
پرتقال
آنها پوست پرتقال را کندند و قطعات آن را جدا کردند تا سالاد میوه درست کنند.
گذرنامه
او گذرنامه خود را در یک مکان امن در خانه نگه میدارد.
خودکار
آنها مجموعهای از خودکارهای رنگی برای نقاشی و خط خطی کردن نگه میدارند.
بلیت
بلیط اتوبوس برای یک سفر معتبر است.
چتر
مسافران ساحلی برای جلوگیری از آفتابسوختگی به زیر چترهای ساحلی خود پناه بردند.
ساعت مچی
دوست من ساعتهای قدیمی از دورههای مختلف را جمعآوری میکند.