سختی - ابزار و راه حل
دریابید که اصطلاحات انگلیسی مانند "هوای طوفان" و "گلوله نقره ای" چگونه با ابزارها و راه حل های انگلیسی مرتبط هستند.
مرور
فلشکارتها
آزمون
a simple and effective solution to a difficult problem
راه حلی ساده و به ظاهر جادویی برای مشکلی پیچیده, راه حل معجزهآسا
the quick and direct path to achieving a goal or completing a project
میانبر (در رسیدن به موفقیت)
to try to solve one's problem by spending money on it
مشکلات خود را با پول حل کردن
to be willing to do whatever necessary to improve one's current situation, regardless of one's chance of success
برای خلاصی از مخمصه به هر چیزی چنگ انداختن
to eventually resolve without intervention, typically after a period of time
به خودی خود حل شدن
to manage to go through a difficulty without many consequences
(از شرایط سخت) جان سالم به در بردن, مشکلات را پشت سر گذاشتن، از سختیها عبور کردن
to succeed in achieving the required result or solving the encountered problem
کار را راه انداختن, مؤثر بودن
referring to every possible method or strategy to achieve a goal, even if they are deceitful or unethical
هر حیله و ترفندی, هر دوز و کلکی
an immediate solution that offers temporary relief or improvement to a problem without addressing the root cause
راه حل موقتی, راه حل آسان