در جایی یا موقعیتی قرار دادن
برای حداکثر کردن نور خورشید، باغبان تصمیم گرفت گلها را در منطقهای رو به جنوب قرار دهد.
در اینجا شما برخی از کلمات انگلیسی مربوط به قرارگیری، مانند "بالا"، "ثابت"، "نصب" و غیره را یاد خواهید گرفت که به شما کمک می کند ACT خود را با موفقیت پشت سر بگذارید.
مرور
فلشکارتها
املای کلمه
آزمون
در جایی یا موقعیتی قرار دادن
برای حداکثر کردن نور خورشید، باغبان تصمیم گرفت گلها را در منطقهای رو به جنوب قرار دهد.
سپردن
دندانپزشک با دقت پرکردگی را در حفره قرار داد تا دندان را ترمیم کند.
تراز کردن
دانشآموزان میزهای خود را برای ارائه کلاس در ردیفها تراز میکنند.
مشخص کردن
محقق اخیراً به دقت محل متهم را در زمان جرم مشخص کرد.
روی هم قرار دادن
دانشمندان نمودارها را روی هم قرار دادند تا روند دما و بارش را مقایسه کنند.
جاسازی کردن
آنها در حال جاسازی دوربین در دستگاه هستند.
قرار دادن
لطفاً برای تکمیل تراکنش، کارت اعتباری خود را در شیار قرار دهید.
روی هم قرار دادن
آشپز کیک را با یک لایه صاف از فوندانت پوشاند قبل از اینکه آن را با طرحهای پیچیده تزئین کند.
قرار دادن
او بشقاب غذا را روی پیشخوان گذاشت و رفت تا دستهایش را بشوید.
از جای خود بیرون کردن
بادهای شدید طوفان علامت را از جای خود کندند.
جابهجا کردن
ریزش کوه سنگهای عظیمی را جابجا کرد، جاده اصلی را مسدود و ترافیک را برای ساعتها مختل کرد.
چیزی را جابهجا کردن
آویزان شدن
شانههایش شروع به افتادن کرد وقتی خستگی پس از یک روز طولانی کار به سراغش آمد.
اسکات زدن
در باغ، او چمباتمه زد تا گلها را بکارد، مراقب بود که هر نهال را پرورش دهد.
آویزان شدن
گوشوارهها از گوشهایش آویزان بودند، در نور خورشید میدرخشیدند.
نشستن
کوهنورد پشت یک سنگ چمباتمه زد تا از طوفان نزدیک شونده پنهان شود.
آویزان کردن
دکوراتور چراغهای تزئینی را در امتداد نردههای ایوان آویزان کرد تا فضایی جشنوار ایجاد کند.
به تکیهگاه وصل کردن
برای افزایش دید، دوچرخهسوار یک چراغ جلوی قدرتمند را روی جلوی دوچرخه نصب کرد.
آویزان کردن
لوستر از سقف بلند آویزان بود و تمام سالن را روشن میکرد.
محافظت کردن از جناح
دستیار در کنفرانس مطبوعاتی در کنار مدیرعامل ایستاد تا حمایت فوری ارائه دهد.
جای دادن
ظروف به گونهای طراحی شده بودند که در هم قرار بگیرند، در نتیجه فضای ذخیرهسازی ارزشمند را هنگامی که استفاده نمیشدند، ذخیره میکرد.
در آغوش گرفتن
مادر نوزاد تازه متولد شده خود را در آغوش گرفت، در حالی که کلمات عشق و آرامش را زمزمه میکرد.
محاصره کردن
افق شهر با آسمانخراشهای بلند محصور شده است، که نماد توسعه شهری آن است.
برپا کردن
دیرک پرچم در مقابل ساختمان دولت برپا شد و با افتخار پرچم ملی را به نمایش گذاشت.
در سراسر یک منطقه گسترش یافتن
خط ملک با نردهای مشخص شده بود که به نظر میرسید مرز بین دو ملک مجاور را در بر میگیرد.
ارتفاع
منطقه اسکی به خاطر ارتفاع بالا و بارش برف فراوان معروف است.
ارتفاع (جغرافیا)
ارتفاع شهر بر آب و هوای آن تأثیر میگذارد، با دمای خنکتر در ارتفاعات بالاتر.
مجاورت
امنیت محله توسط فعالیتهای جنایی در مجاورت به خطر افتاد.
چیدمان
چیدمان سیارات در منظومه شمسی بر تعاملات گرانشی آنها تأثیر میگذارد.
چیدمان
دفع اقلام در کمد انبار برای حداکثر کارایی و دسترسی دوباره چیده شد.
طرحبندی
طراح گرافیک با چیدمانهای مختلف برای وبسایت آزمایش کرد، با تمرکز بر تجربه کاربری و دسترسی.
روی هم قرار دادن
سرآشپز با روی هم قرار دادن طعمها و بافتهای متضاد، پیچیدگی به غذا اضافه کرد.
مکان
ردیاب GPS به روز رسانی هایی در مورد موقعیت ماشین ارائه داد.
جهتگیری
برنامهریزان شهری جهتگیری خورشیدی را هنگام طراحی ساختمانها برای حداکثر کردن نور طبیعی و بهرهوری انرژی در نظر میگیرند.
نزدیکی
پارک در مجاورت چندین مدرسه قرار دارد که آن را در بین خانوادهها محبوب میکند.
منطقه تجاری
در طول جشنواره، منطقه مرکزی به روی ترافیک بسته شد و فضایی پرجنبوجوش برای اجراهای خیابانی و غرفههای غذایی ایجاد کرد.
حومه
عمارت در حوالی سرسبز یک ملک گسترده واقع شده است.
حاشیه
کار هنرمند در حاشیه دنیای هنر جشن گرفته شد، اغلب توسط منتقدان جریان اصلی نادیده گرفته شد.
مکان
ساحل به عنوان مکان مراسم عروسی انتخاب شد.
جابجایی
جابجایی اجتماعی ناشی از ورود ناگهانی پناهندگان به جامعه بود.
پیکربندی
استراتژیست نظامی یک پیکربندی جدید از نیروها را برای بهبود مواضع دفاعی پیشنهاد کرد.
مجاور
اتاق هتل ما منظرهای زیبا از پارک مجاور به رودخانه داشت.
پیوسته
ایالات متحده و کانادا یک مرز پیوسته در تمام طول خود به اشتراک میگذارند.
ثابت
مجسمه اسب در حال دویدن آنقدر واقعی به نظر میرسید، با این حال کاملاً بیحرکت بود.
ساکن
شکل ایستا در نقاشی به نظر میرسید که در زمان منجمد شده است.
بیرونی ترین
او کمترین وسایل استفاده شده را در قفسههای دورترین کمد گذاشت.
عمیق ترین
در کالبدشناسی، لایه درونیترین پوست، درم، حمایت ساختاری و تغذیه را به لایههای بیرونی ارائه میدهد.
قابل مخالفت
در محیط آنها، زواید مقابل شونده برای نخستیسانان حیاتی هستند.
جداافتاده
فانوس دریایی منزوی به تنهایی بر ساحل سنگی ایستاده بود و کشتیها را در دریا هدایت میکرد.
گسترده
رقصنده با بازوهای گسترده چرخید و با حرکات زیبا بر صحنه تسلط یافت.
دور
موقعیت دورافتاده ایستگاه تحقیقاتی، دسترسی به آن را دشوار کرد.
پراکنده
اطلاعات موجود در مورد تمدن باستانی پراکنده و تکه تکه بود.
در هوا
پرچمها در طول مراسم در هوا در حال پرواز بودند.
موقعیتی
تیم دادههای موقعیتی را از ماهواره تحلیل کرد تا ویژگیهای جغرافیایی جزیره دورافتاده را نقشهبرداری کند.
در جای دیگر
پس از بسته شدن فروشگاه، او در جای دیگری همان محصول را جستجو کرد.
برگردانی
حیله جادوگر شامل وارونگی ناگهانی یک لیوان پر از آب بدون ریختن حتی یک قطره بود.