سطح اولیه - مکان‌ها و محل‌های کار

در اینجا شما کلمات مربوط به مکان‌ها و محل‌های کار مانند داروخانه، کارخانه، سوپرمارکت و شهرداری را یاد خواهید گرفت که برای زبان‌آموزان سطح A2 آماده شده‌اند.

review-disable

مرور

flashcard-disable

فلش‌کارت‌ها

spelling-disable

املای کلمه

quiz-disable

آزمون

شروع یادگیری
سطح اولیه
اجرا کردن

داروخانه

Ex:

داروخانه امروز باز است.

die Fabrik [اسم]
اجرا کردن

کارخانه

Ex:

کارخانه 500 کارگر را استخدام می‌کند.

اجرا کردن

آتش‌نشانی

Ex:

آتش‌نشانی هر پنجشنبه تمرین می‌کند.

die Kirche [اسم]
اجرا کردن

کلیسا

Ex:

زنگ‌های کلیسا در ساعت 12 به صدا در می‌آیند.

اجرا کردن

کنسولگری

Ex:

ما در کنسولگری می‌پرسیم.

das Lager [اسم]
اجرا کردن

انبار

Ex:

ما به انبار می‌رویم.

der Markt [اسم]
اجرا کردن

بازارچه

Ex:

بازار هر شنبه برگزار می‌شود.

das Museum [اسم]
اجرا کردن

موزه

Ex:

موزه امروز باز است.

der Park [اسم]
اجرا کردن

پارک

Ex:

ما در پارک نشسته‌ایم.

اجرا کردن

اداره ثبت احوال

Ex:

اداره ثبت احوال عروسی را برگزار می‌کند.

اجرا کردن

سوپر مارکت

Ex:

سوپرمارکت بزرگ است.

das Theater [اسم]
اجرا کردن

تئاتر

Ex:

نمایش در تئاتر هیجان‌انگیز است.

der Turm [اسم]
اجرا کردن

برج

Ex:

برج در شهر ایستاده است.

das Zentrum [اسم]
اجرا کردن

مرکز (شهر)

Ex:

مرکز کافه‌های زیادی دارد.

اجرا کردن

پیشخوان

Ex:

صف‌های طولانی جلوی پیشخوان وجود دارد.

اجرا کردن

ایستگاه اتوبوس

Ex:

ایستگاه اتوبوس تنها پنج دقیقه پیاده‌روی فاصله دارد.

اجرا کردن

کتابخانه

Ex:

کتابخانه هر روز باز است.

das Rathaus [اسم]
اجرا کردن

ساختمان شهرداری

Ex:

شهرداری قدیمی است.

die Post [اسم]
اجرا کردن

پست

Ex:

پست نامه‌ها و بسته‌ها را تحویل می‌دهد.

اجرا کردن

مطب دکتر

Ex:

پزشک ده سال است که در این مطب پزشکی کار می‌کند.

der Metzger [اسم]
اجرا کردن

قصاب

Ex:

عمویم قصاب حرفه‌ای است.

die Disko [اسم]
اجرا کردن

دیسکو

Ex:

بسیاری از جوانان در دیسکو برای رقصیدن ملاقات می‌کنند.

der Tempel [اسم]
اجرا کردن

معبد

Ex:

گردشگران مجبور بودند کفش‌های خود را درآورند قبل از اینکه اجازه ورود به معبد را داشته باشند.

die Moschee [اسم]
اجرا کردن

مسجد

Ex:

مسجد مناره بلندی دارد که مؤذن از آنجا برای نماز اذان می‌گوید.

اجرا کردن

سالن ورزشی

Ex:

در زمستان، من ترجیح می‌دهم در اتاق تناسب اندام تمرین کنم تا بیرون.

اجرا کردن

مرکز شهر

Ex:

مرکز شهر اخیراً بازسازی شده و اکنون مدرن‌تر به نظر می‌رسد.

der Vorort [اسم]
اجرا کردن

حومه (شهر)

Ex:

قطار روزانه به حومه شهر می‌رود.

اجرا کردن

تقاطع

Ex:

در تقاطع، باید به چپ بپیچید.